چالشهای مستندسازی در سوریه در «هجده هزارپا»

مهدی شامحمدی کارگردان مستند «هجده هزارپا» میگوید: میخواستم روایتی جذاب و ماندگار داشته باشم، نه یک مستند معمولی که بهسرعت فراموش میشود. ایده اصلی از مستند موفقی مانند «نگاه سکوت» جاشوا اوپنهایمر الهام گرفته شد، فیلمی که واقعهای وحشتناک از گذشته را با یک داستان در زمان حال پیوند میدهد.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، خبرگزاری مهر در گفتگویی مفصل با مهدی شامحمدی کارگردان «هجده هزارپا» به ماجرای ساخت این مستند پرداخته است.
مهدی شاهمحمدی کارگردان مستند «۱۸ هزارپا» که تندیس طلایی و دیپلم افتخار بخش شهید آوینی چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت» و جایزه مستند برگزیده شبکه مستند سیما را دریافت کرده است در رابطه با روند شکل گیری ایده و تولید این مستند گفت: من مدتها بود که میخواستم برای فیلمسازی به سوریه بروم ولی همیشه مشکلی پیش میآمد و نمیتوانستم؛ خیلی دوست داشتم فیلمسازی در شرایط بحران جنگی را تجربه کنم، تجربههایی از فیلمسازی در مناطق بحرانی را داشتم ولی حضور در سوریه جنس دیگری بود. سال ۹۶ از من خواستند که برای ساخت یک مستند به سوریه بروم، باید از بار ریزیهای هوایی که ایران طی چند سال در سوریه انجام میداد و کمتر کسی میدانست که این موضوع توسط ایران انجام میشود، فیلمی میساختم.
وی افزود: مدتها بود که ایران در سوریه برای نجات مردم مناطق شیعه نشین از قحطی و مرگ که در محاصره مسلحان جبهه النصره بودند، بار ریزی هوایی انجام میداد، من به سوریه رفتم و یک کلیپ در مورد کارهایی که توسط ایران در آنجا انجام میگرفت ساختم. وقتی فیلم را تحویل دادم به من گفتند که میتوانی به تهران برگردی ولی من میخواستم در آنجا فیلم مستند بسازم و با اصرار توانستم مسئولان را راضی کنم که به من ۲ هفته وقت دهند که با ماندن در سوریه مستند خودم را بسازم، مسئولان به من اسکان و رفت و آمد دادند ولی بقیه هزینههای ساخت فیلم با خودم بود. در واقع «۱۸ هزارپا» اولین فیلم مستندی است که به صورت مستقل ساخته شده است و کار سفارشی نیست.
این مستندساز در رابطه با نقش کادر هوابرد ایران در سوریه عنوان کرد: کاری که کادر هوابرد ایران در سوریه برای بار ریزی و کمک به مردم فوعه و کفریا میکرد کار بسیار پیچیدهای بود. مردم فوعه و کفریا ۳ سال بود که به محاصره مسلحان جبهه النصره درآمده بودند. ۱۸ هزار نفر که اکثر آنها زن و بچه بودند در منطقه کوچکی محاصره شده بودند و علاوه بر بمبهایی که بر سر آن ها میریخت، غذا و سوخت برای ادامه زندگی نداشتند. هواپیماهای C۱۳۰ ایرانی روزی چند نوبت در حالی که تحت حمله موشکی بودند پرواز میکردند و در شرایط مختلف جوی بستههای غذا، سوخت و تسلیحات را در یک منطقه کوچک به زمین میریختند. هواپیماها مجبور بودند برای اینکه موشکهای دشمن به آنها برخورد نکنند در ارتفاع ۱۸ هزارپایی پرواز کنند.
متن کامل را اینجا بخوانید.