1397-05-22گزارش جلسه نقد و بررسی مستند «به روایت کمانچه» در سالن سینماحقیقت مقدمهای بر موسیقی لُریبعدازظهر روز گذشته (یکشنبه بیست و یکم مردادماه) مستند «به روایت کمانچه» ساختهی کیوان کیانی در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد و سپس جلسه نقد و بررسی این فیلم با حضور محسن شهرنازدار انجام شد.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در ابتدای این جلسه کیوان کیانی در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان دربارهی نحوهی ساخت فیلم خود گفت: «طرح این فیلم را در سال 94 و پس از مشاوره با فرهاد ورهرام به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ارائه دادم. پژوهش مکتوب برای ساخت این فیلم نیز پس از تصویب طرح به جریان افتاد و تولید آن شکل جدیتری به خود گرفت.»
وی گفت: «تمام سعیام را به کار بردم تا عوامل ساخت این فیلم را از بین نیروهای محلی انتخاب کنم و برای مشاوره در زمینهی موسیقی لرستان از کسانی دعوت به همکاری کنم که با موسیقی این استان زندگی کرده و نسبت به آن اطلاع کافی داشته باشند.»
کیانی سپس با اشاره به این که قصدش از ساخت این فیلم «تبار شناسی موسیقی لرستان» بوده گفت: «برای انجام این کار از سازهای کوبهای و بادی شروع کردم و به کمانچه رسیدم که اصلیترین ساز این منطقه و مهمترین شخصیت این فیلم به حساب میآید.»
وی همچنین با اشاره به گفتهی یکی از مشاوران فیلم که خرمآباد را «پایتخت کمانچه در دنیا» دانسته است گفت: «من با وجود آن که آشنایی چندانی با موسیقی لُری نداشتم اما همیشه به این نوع موسیقی که از وجوه مختلفی برخوردار است گوش میدادم. با این وجود برای ساخت این فیلم همواره از مشاورهی کسانی که شناخت خوبی از این نوع موسیقی داشتند بهره میبردم.»
بخش بعدی به صحبتهای منتقد مهمان جلسه اختصاص داشت. در این بخش، محسن شهرنازدار ضمن ابراز خوشحالی از ساخت مستندهایی از این قبیل گفت: «خوشبختانه در سالهای اخیر، سینمای مستند نسبت به برخوردهای هنرمندانهای که توجه به فرم و ساختار را بر محتوا ترجیح میدهد علاقه پیدا کرده است؛ نوعی از سینما که شاید بتوان آن را قومشناسانه نامید.»
وی سپس با اشاره به فیلم/ مقالههایی که به گفته او در این حوزه و خصوصاً حوزهی فرهنگشناسی تولید شدهاند گفت: «این نوع فیلمها معمولاً در کشورهایی با تنوع فرهنگی که به ندرت به پژوهشهای فرهنگی علاقه نشان میدهند ساخته میشود اما به شکل عجیبی ساخت چنین فیلمهایی در میان تولیدات سالهای اخیر سینمای مستند کشور ما کمرنگ شده است. به این ترتیب در چنین میدان محدودی نه رقابت شکل میگیرد و نه نقد و بررسی خوبی روی آن انجام میشود.»
شهرنازدار در بخش دیگری از صحبتهای خود، لرستان را استانی با تعریفهای متفاوت در حوزههای جغرافیایی، سیاسی، تاریخی و فرهنگی دانست و افزود: «از این منظر نخستین انتقاد من از مستند «به روایت کمانچه» تعریف نشدن حوزهی فرهنگی لرستان در فیلم است. در حقیقت، مخاطب این فیلم با مرزبندیهای امروز لرستان را میشناسد. در حالی که فرهنگ و مراودههای فرهنگی در هیچ مرزی نمیگنجد.»
وی گفت: «در نقشهی فرهنگی ایران، لرستان، مجموعهی بزرگی است که از شرق بغداد آغاز میشود، تا محدودهی دز پیش میرود و سپس محدودههای وسیعی از حوزههای استان کرمانشاه و خوزستان را در بر میگیرد.»
این منتقد رابطهی موسیقایی و زبان را یکی از حوزههای تقسیمبندی فرهنگ دانست و افزود: «در جغرافیای زبانی که در این نوع تقسیمبندی به وجود میآید لرستان بزرگ، شهرهایی از استان کهکیلویه و بویراحمد و منطقههایی نظیر بختیاری، ممسنی را نیز در بر میگیرد که زبانهای لُری و لَکی در آن رایج است و این نکتهای است که آشنایی با آن برای مخاطب مستند «به روایت کمانچه» ضروری است.»
شهرنازدار گفت: «فیلمساز در حقیقت با واگذاری مسیر پژوهش این فیلم به مجموعهای از مطلعان فرهنگی، پژوهشگران و موسیقیدانان، جمعبندی موضوع را به مخاطب خود واگذار کرده و این نکته باعث شده تماشاگر با مجموعهای از پرسشهای بیپاسخ سالن نمایش فیلم را ترک کند.»
وی عدم اشارهی دقیق به قدمت کمانچهی لُری را تنها بخشی از این پرسشها دانست و افزود: «این در حالی است که
با رویکرد مطالعاتی موجود در سینمای مستند، پژوهشگر موظف به ارائهی پاسخ برای چنین پرسشهایی است.»
بخش بعدی جلسه به صحبتهای کیوان کیانی، کارگردان فیلم مورد بحث اختصاص داشت. کیانی در این بخش «به روایت کمانچه» را «یک مقدمه بر موسیقی لُری» دانست و افزود: «قصدم این بود که به صورت اجمالی تاریخ موسیقی لُری را به نمایش بگذارم. به همین دلیل از پرداختن به برخی نکتهها صرفنظر کردم تا هرچه زودتر به ساز کمانچه برسم.»
وی سپس در پاسخ به نکتهی مطرح شده از سوی منتقد برنامه، مبنی بر عدم پرداخت کافی فیلم به جغرافیای استان لرستان گفت: «شاید بتوان این انتقادها را صحیح دانست اما باید اشاره کرد اگر وارد این حوزه میشدم «به روایت کمانچه» فیلم دیگری از کار در میآمد و تمرکز کار به هم میخورد. در فیلم، جایی برای مطرح کردن این نکتهها نبود.»
این مستندساز افزود: «افرادی که در این مستند با آنها گفتوگو شده آگاهترین و خبرهترین افرادی هستند که دربارهی موسیقی لُری میتوان از آنها سراغ گرفت و البته قصدم این بود که ضمن حفظ چندصدایی، روایتهای مختلف نیز در آن شنیده شود.»
کیانی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان دربارهی مخاطب فرضی فیلم خود گفت: «هر کس بتواند با این فیلم ارتباط برقرار کند مخاطب آن به حساب میآید. در این فیلم میخواستم بگویم موسیقی نواحی، موسیقیِ باری به هرجهت نیست. اگر توانسته باشم از این زاویه به تماشاگران این فیلم تلنگر زده باشم برایم کافی است.»
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «قرارداد من برای ساخت این فیلم چهل دقیقه بود اما در نهایت به دلیل حجم اطلاعات موجود مجبور شدم آن را در پنجاه و پنج دقیق تدوین کنم. به همین دلیل تا جایی که میشد اطلاعات مربوط به موسیقی لُری را خلاصه کردم تا بتوانم به نقش کمانچه در این موسیقی بپردازم.»
در ادامهی جلسه، محسن شهرنازدار، روایت «به روایت کمانچه» را صمیمانه دانست و افزود: «نکتهای که وجود دارد پذیرش مسئولیت در زمینهی پژوهش برای چنین سوژهای است؛ این در حالی است که فیلمساز میتوانست جلوی چندصدایی بودن فیلم خود را بگیرد.»
وی سپس با انتقاد از اشارهی فیلم به «خرمآباد به عنوان پایتخت کمانچه در دنیا» گفت: «این نکته برای فرهنگپژوهان، گویای نوعی خودمداری فرهنگی نوظهوری است که در مطالعات فرهنگهای بومی و نزد مطلعان این نوع فرهنگ به وجود آمده است. متاسفانه این گرایش در حدی افراطی شده که میتوان گفت در حوزهی فرهنگی کشور ما اقوام جدیدی به وجود آمدهاند!»
شهرنازدار سپس «برخورد علمی با موسیقی قومی» را یکی از ویژگیهای «به روایت کمانچه» دانست و افزود: «در حقیقت فیلمساز با طرح چنین مباحثی فرصتی به وجود آورده تا این نکتهها نیز در پس روایت فیلم دیده شود. نکتهای که شاید حتی خود او نیز به آن فکر نکرده باشد اما باعث شده مستند مورد بحث، فیلم قابل دفاعی از کار درآید.»
وی در بخش پایانی این جلسهی نقد و بررسی، ضمن ابراز خوشحالی از ساخته شدن «به روایت کمانچه» گفت: «باید پذیرفت که نداشتن گفتار متن به نقطه قوت چنین فیلمی تبدیل شده است.»
شهرنازدار گفت: «فیلم، اطلاعات اشتباه به مخاطب نمیدهد؛ اما اطلاعات فراوانی را در اختیار او قرار میدهد که شاید حتی اشتباه باشند اما بههرحال مسئولیت بیانشان با گویندهی آنهاست.»