یک مرد، یک شهر/ درباره مستند «غیرمسکونی»

یک مرد، یک شهر/ درباره مستند «غیرمسکونی»

مستند «غیرمسکونی» (مسعود زارعیان) روایت تلاش یک روحانی برای سامان دادن به وضعیت یک محله است.

به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند،تجربی و پویانمایی، محمداحسان مفیدی کیا: حاج آقای مستند «غیرمسکونی»، همان اوایل کار تکلیف را مشخص می‌کند، می‌گوید من از اول که آمدم به این محله‌ی حاشیه‌ی شهر مشهد، دو چیز دستم بود، دوربین و کتاب! پس من هم به او اعتماد می‌کنم و این راحتی سوژه‌ها و اتفاقات داخل قاب را از این همراهی مستمر دوربین با او می‌دانم و باورش می‌کنم.
 

مستند، ماجرای یک طلبه‌ پرانرژی و کاربلد است که همه‌ی وقت و توانش را گذاشته برای یک محله‌ پرحاشیه‌ و پرمخاطره و سعی دارد تا از هر طریقی که می‌تواند به هر قشری که می‌تواند کمک کند. او وسط بازی و فوتبال بچه‌ها هست و برای امیدوار و پابند کردنشان قول آوردن خداد عزیزی را به جام رمضان محله می‌دهد. وسط معتادها و بی‌خانمان‌ها هست و درد دل‌هایشان را می‌شنود و برای دلگرمی‌شان احیای شب 23 ماه رمضان را با آن‌ها و زیر آسمان خدا سحر می‌کند، پای کار زنان بی‌سرپرست و بدسرپرست هم هست و چرخ خیاطی و وسایل اشتغال‌شان را با کمک خیرین مهیا می‌کند و البته این یکی برایش باعث دردسر هم می‌شود.
 

زارعیان که پیش از این با مستندهایی مثل «خسوف»، مرهم، ایمان، مدرسه‌ی حاج آقا و چند اثر دیگر دلبستگی خود را به فضای فرهنگی و طلبگی نشان داده بود این بار هم تمرکزش را بر یک سوزه‌ی جذاب دوست داشتنی می‌گذارد و سعی دارد تا همه‌ی جوانب کار و زندگی طلبه‌ی کوشای «غیرمسکونی» را نشان‌مان دهد، چه موفقیت‌هایش و چه شکست‌هایش، هم دردی که از مردم دوا می‌کند و هم دردی که به زندگی شخصی‌خودش می‌افتد.
 

روایت موازی زندگی خصوصی و فعالیت‌های جهادی و خیریه‌ی طلبه‌ی کوشای مشهدی، که با همراهی خوب خانواده‌ و هم محله‌ای‌ها یک مستند پرتنوع با ریتم بالای نود و چند دقیقه‌ای را تشکیل داده، هیجانات و احساساتی که در رفتار سوژه‌ی اصلی غالب است، دیالوگ‌های حساب شده و دکوپاژی که به فیلم‌های داستانی تنه می‌زند، پایان دراماتیک و غیرمنتظره، همه باعث شده‌اند با یک مستند واقعاً دراماتیک یا به اصطلاح داکیودرامای مواجهیم.