وقتی سینما به طبیعت گوش میدهد/ گزارش روزنامه «پیام ما» درباره «سینماحقیقت»

روزنامه «پیام ما» در گزارشی به موضوع مستندهای هجدهمین جشنواره فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» پرداخته و این آثار را از منظر ارتباط این فیلمها با محیط زیست و مسائلش بررسی کرده است.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، پریسا ساسانی: جشنوارههای سینمایی و پاتوقهای فرهنگی همیشه موقعیتهای خوب و دلچسبی برای دیدن فیلمهایی هستند که کمتر موقعیت دیده شدن توسط مخاطب را دارد. بهخصوص فیلمهایی که در اکرانهای عمومی معمولاً رنگ پرده را نمیبینند و یا براساس سیاستهای معمولاً یک بام و دو هوای مسئولان سینمایی گرفتار اکرانهای ناقص در بدترین ساعت نمایش و یا در دورافتادهترین سالنهای سینمایی در کلانشهرها میشوند که آلودگی هوا و ترافیک را باید بر دیگر علتها اضافه کنید.
جشنوارههای سینمایی مانند جشنوارههای فیلم کوتاه تهران، جشنواره سینماحقیقت و یا پاتوقهای فرهنگی در فرهنگسراهای سطح شهر، موقعیت خوبی را از این حیث فراهم میکند و هجدهمین جشنواره بینالمللی سینمای مستند «سینماحقیقیت» از جمله امکانِ سینمایی بود که مخاطبان علاقهمند به سینمای مستند میتوانستند بنابر علاقه شخصی خود، فیلمهای بسیاری در گروه مستندهای کوتاه، مستندهای نیمهبلند، مستندهای بلند و مستندهای آوینی با موضوعات مختلف همچون آیینی، تاریخی و میراث فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و زیستمحیطی را به تماشا بنشینند.
بر همین اساس، جشنواره سینمای مستند «سینماحقیقت» در هجدهمین دوره از برگزاری خود ۱۳ فیلم مستندِ کوتاه، نیمهبلند، بلند و آوینی با موضوع محیطزیست نمایش داد. فیلمهایی که اغلب علاوهبر پررنگ بودن موضوع محیطزیست رنگمایههایی از موضوعات مردمشناسانه و تاریخی با موضوع میراث فرهنگی نیز بههمراه داشتند. در بخش فیلمهای مستند کوتاه جشنواره سینماحقیقت سه فیلم با موضوع محیطزیست نمایش داده شد.
حدیث نفس جغرافیای جنوب
فیلم مستند «جاده هشتاد و یک» به کارگردانی سعید خدا رضایی و تهیهکنندگی سعید دادگر در ژانر محیطزیست، اجتماعی و مردمشناسی نمایش داده شد. این فیلم واگویهها و دلنگرانیهای یک جوان باریستا است. جوانی که کافیشاپ کوچکی را راه انداخته و روزها مشتریانش رانندههای گذری کامیون و شبها جوانان هستند.
از زبان او میشنویم که کافه کوچکش گاهوبیگاه پلمپ میشود و او نیز ناگزیر با خودروی خود به دل کویری میزند که بعضی نقاط آن روزگاری سرسبز بوده، اما امروز همانطورکه از نام آن پیداست، به کویری خشک تبدیل شده است. کویری که اکنون جولانگاه برخی گردشگران است و او در آنجا نیز سعی دارد با برپاکردن بساط خود و با قهوههایش پذیرای گردشگران باشد، هرچند که باز آنجا نیز گاهوبیگاه از او مجوز میخواهند و نمیتواند با آسایش خاطر کار کند. در کنار دغدغههای شغلی این جوان، دغدغههای زیستمحیطی او نیز در فیلم ثبت شده است و روایت او از نابودی کویر، نابودی نخلستانها و نابودی زایندهرود در طول فیلم مشاهده میشود.
مستند جاده هشت و یک درحقیقت دو تم و موضوع را دستمایه کار خود قرار داده؛ جوانی درگیر با مشکلات شغلی و درعینحال دغدغهمند نسبت به محیطزیستی که در حال نابودی است. بااینحال، برای ایجاد ارتباط بین این دو موضوع توسط کارگردان حلقه اتصالی در نظر گرفته نشده و تمهیدی اندیشیده نمیشود و ازآنجاکه به هیچکدام از این دو تم بهشکل کامل پرداخته نمیشود، فیلم دچار لکنت شده و همین دوگانگی و در سطح باقی ماندن، باعث شده استه از انسجام لازم و عمق پژوهشی برخوردار نباشد.
فیلم مستند «روبارو» به کارگردانی امیر پذیرفته و تهیهکنندگی حنیف قاسمعلیزاده درباره مزرعهداری است که باتوجهبه تغییرات شرایط جوی و سرمای طاقتفرسا دست به هر کاری میزند تا مانع از نابودی محصولات و بیکار شدن کارگرانش شود.
«سایه سلطان» به کارگردان و تهیهکنندگی هادی شریعتی درباره یک شکارگاه است که ضربه مهلکی بر محیطزیست ایران زده است. به این ترتیب که ظلالسلطان، حاکم اصفهان، قلعهای در شکارگاه قمشلو اطراف اصفهان ساخت که با این کار بر محیطزیست ایران صدمه بسیاری وارد کرد و باعث در خطر انقراض بسیاری از حیوانات شد.
فلامینگویی که از تالاب کوماچیو ایتالیا به شادگان خوزستان سفر کرد
از دیگر فیلمهای فیلمهای مستند «سینما حقیقت» که به کارگردان و تهیهکنندگی حبیب علوانی در این دوره از جشنواره نمایش داده شد و بااستقبال مواجه شد، «آدریانا مسافری از ایتالیا» نام داشت.
این فیلم درباره فلامینگویی است که از تالاب کوماچیو ایتالیا (دلتای پو) با طی کردن مسافتی در حدود سه هزار و ۵۷۷ کیلومتر برای آشیانهسازی به تالاب بینالمللی شادگان مهاجرت کرده است. سالهای حضور آدریانا در تالاب بینالمللی شادگان و مشاهده تنوعزیستی و اقلیمی سواحل خوزستان و همچنین مشکلات محیطزیستی موضوع فیلم را تشکیل میدهد.
همکاری فلامینگویی ایتالیاییها با ایرانیها
حبیب علوانی درباره چگونگی ساخت این فیلم مستند گفت در سال ۱۳۹۹ هنگامی که مشغول تصویربرداری از کلونی فلامینگوها در حوالی خورها و تالاب بینالمللی شادگان بود، فلامینگویی را مشاهده کرد که پلاک آبیرنگی بر روی پای راستش بسته شده بود. با انجام تحقیقات و کمک کارشناسان محیطزیست متوجه شدم که این فلامینگو از دلتای پو آمده و پلاکگذاریاش کار آقای نیکولا باجتی از اهالی بولونیای ایتالیا است. من هم از طریق فضای مجازی با آقای نیکولا ارتباط گرفتم و از همان سال جرقه ساخت مستندی درباره این فلامینگو به ذهنم رسید. آقای نیکولا هم برای ساخت این مستند خیلی استقبال کرد و تمام اطلاعات و زندگینامه این فلامینگو را در اختیار من گذاشت.
نمایش بحران کمآبی
«چشم کویر» یکی دیگر از مستندهای نیمهبلند است که محسن علمالهدی آن را تهیه و کارگردانی کرده است. این مستند درباره کشاورزی است که بهعنوان کشاورز نمونه انتخاب شده است. او برای حفظ این عنوان نیاز به گسترش فعالیت خود دارد، ولی با بحران کمآبی برروبهرو میشود. امید تصمیم میگیرد قنات خشکشدهاش را احیا کند، ولی همهچیز آنطورکه او فکر میکند پیش نمیرود.
«سرزمین آتش» داستان زندگی آرش و خانوادهاش است. آنها آخرین خانواده عشایر منطقه لیشترم گچساران هستند که آخرین روزهای زندگی عشایری خود را سپری میکنند و بهدلیل اینکه در کنار فلر آتش چاه نفت زندگی میکنند، با مشکلات زیادی روبهرو شدهاند. این فیلم به کارگردانی و تهیهکنندگی سجاد ایمانی تولید شده است.
شکوه قلعه ایزدخواست در صد سال گذشته
مستندسازان روحیه ایراندوستی فرهاد وهرام را میشناسند. او در هر موقعیتی سعی میکند زیباییهای سرزمینمان را به نمایش بگذارد. او در جشنواره هجدهم «سینماحقیقت» مستندِ «قلعه خاموش» به کارگردانی حنیف شهپرراد را تهیه کرده بود. این فیلم روایتی از تاریخ و تغییرات قلعه ایزدخواست در صد سال گذشته با تمرکز بر معماری و آداب و رسوم این شهر است.
و اما جواد وطنی فیلمساز مازندرانی که نخستین تجربه حضورش در سینماحقیقت را سال ۱۳۹۷ و در دوازدهمین دوره این رویداد با مستند پژوهشی «وَرس» که به راهآهن شمال اختصاص داشت ثبت کرد، امسال در هجدهمین دوره با مستندی محیطزیستی «لب شور» درباره پرندگان مهاجر و تالابهای مازندران پا به سینماحقیقت گذاشته بود. این مستند درباره تالابی است که شرایط زیست گونههای جانوری و گیاهی را برای قرنها فراهم ساخته، ولی اکنون بهدلیل دخالتهای انسانی و تغییراقلیم دچار بحران شده است.
مستندی درباره فساد در استخراج منابع طبیعی
«همیجان» به کارگردانی حمیدرضا بهوندی و تهیهکنندگی علیاصغر مرتضاییراد درباره فساد در استخراج منابع طبیعی است. به این معنا که مالکان خصوصی معدنی در روستای همیجان با دادن پول به افراد سابقهدار آنها را برای بهرهبرداری غیرقانونی از معدن اجیر کردانده و این کار باعث ایجاد درگیری بین ساکنین روستا و آنها میشود. مردم برای جلوگیری از ورود اجیرشدگان اقدام به بستن مسیرها میکنند و در چادرهایی که برپا کردهاند، مستقر میشوند تا نگذارند سودجویان بهصورت مخفیانه، دست به حفاری معدن بزنند.
در بخش مستندهای بلند نیز چهار مستند سینمایی وجود داشت که مستند ۶۲دقیقهای «پِلوره» بهمعنای غرش پلنگ با تهیهکنندگی و کارگردانی علی احمدی زرینکلایی روایتی مرتبط با محیطزیست و حیاتوحش مازندران نمایش داده شد. این مستند داستان خود کارگردان و یک محیطبان است که در جستوجو برای رسیدن به پلنگ و ثبت تصاویری از آن هستند.
مستند «فصلی که گم شد» به کارگردان مهدی قنواتی و تهیهکنندگی محمدکاظم بیات داستان دختر نوجوانی بهنام کوثر است که در حال تحصیل در دبیرستان است. او مانند تمام دختران نوجوان باید بنابر سنت قبیلهای ازدواج کند. کوثر رؤیای رفتن به دانشگاه دارد که رؤیاهایش در میانه خشکسالی و ریزگردهای استان سیستانوبلوچستان در جنوبشرقی ایران و هممرز با افغانستان رفتهرفته از او دور میشوند.
«کوهستان بیدفاع» به کارگردانی و تهیهکنندگی مصطفی گندمکار داستان پیرمردی روستایی بهنام امیر حمزه است که زندگی خود را وقف محافظت و نجات حیوانات و طبیعت زادگاهش کرده است. او که در این مسیر خطرات بسیاری را پشت سر گذاشته است و با خلق آثار بومی و ابداعی خودش و راهنمایی کردن مردمان منطقه، همچنان از کوهستان و حیواناتش محافظت میکند. در ادامه ماجرا، با پخش شدن شایعه بازگشت گونه نادر (خرس قهوهای) به کوهستان گرین بعد از نیمقرن ، امیدهای تازهای برای اهالی در این منطقه شکل میگیرد.
فیلم مستند «نجیبزادگان» به کارگردانی و تهیهکنندگی سامان مختاری، درباره تاریخ پرورش اسب به روایت پدر اسب اصیل ایران است که بیننده با چالشهای نجات این نژاد آشنا میشود.
یکی از نکات قابلتوجه در ساخت فیلمهای مستند محیطزیستی این دوره از جشنواره حضور فیلم «آن روز که سنگ بارید» به کارگردانی سعید صادقی سرارودی بود که در بخش مستندهای آوینی نمایش داده شد. درواقع، وجود یک فیلم مستند با موضوع محیطزیستی در بخش آوینی بود.
سعید صادقی سرارودی در گفتوگو با روزنامه «پیام ما» با بیان این مطلب که یکی از رسالتهای سینمای مستند صحبت از نگرانیها و پستیوبلندیهای پیش رو است؛ گفت: فیلم «آن روز که سنگ بارید» که موضوعی اجتماعی و محیطزیستی دارد که با هدف مطالبهگری ساختم.
او خاطرنشان کرد: ماجرا از جایی شروع شد که همراه با خانواده یک سنگ از کوه پایین میافتد که خطر جدی برای سرنشینان خودرو که از خانوادهام بودند، ایجاد میکند. آن اتفاق باعث شد بهعنوان مطالبهگر فیلمی در نقد محیطزیست بسازم و تنهایی شهروندان امروزی در برابر ساختارهای بروکراسی و دولتی را به تصویر بکشم. این فیلم در آلودهترین روزهای هوای تهران در هجدهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» نمایش داده شد که با وجود آلودگی بیشازاندازه هوای تهران در مرکزیترین نقطه تهران بااستقبال گرم مواجه شد. ولی بهاعتقاد من نیاز به نگاههای جدید و جسورانه هم در مدیران سینمایی و هم در فیلمسازان بهشدت احساس میشود تا روزهای آشتی جامعه ایرانی با سینما دوباره به دوران حداکثری خودش برسد.
منبع: روزنامه پیام ما