شنبه 18 ارديبهشت 1400   |      |   

فيلم مستند مردم‌نگاری

فيلم مستند مردم‌نگاری

ديويد مك دوگال
ترجمه محمد تهامی نژاد

انسان شناسي و سينماي مستند ، روابطي طولاني و پرتشويش داشته اند. بخشي از آن بخاطر مناقشه هايي بود كه بين هدف علمي در انسان شناسي و علائق گسترده تر فيلمسازان ،جريان داشت . با وجود اين فيلم  مردمنگاري به عنوان شكل مهمي از مستند به ظهور پيوست و سازندگان فيلم هاي مردمنگاري ، در تحول سينماي مستند نقش عمده ايفا كردند.  ساختن فيلم هاي مردمنگاري كه به عنوان يك نحوه ازثبت حركت بدن و فرهنگ مادي ، آغاز شد ، به مجموعة راهبردهايي چون  تعليمي ، توضيحي ، روايي، مشاهده اي ، شاعرانه و خود انعكاسي ، براي بازنمايي تجربة اجتماعيِ انسان، تحول يافت .سرمنشاء فيلم مردمنگاري، با اختراع سينما همزمان است. در 1895( سالي كه برادران لومي ير، براي نخستين بار به نمايشِ عموميِ فيلم اقدام كردند)، فليكس لوئيس رينول براي مطالعة جابجاييِ حركتيِ انسان ، از فن عكاسيِ پياپي ( كه پيشگاماني چون ادوارد مايبريج، اتي‌ين ژول ماره و اتومار آنشوتس داشت) بر روي روستائيانِ ولوف، ديولا و فولاني كه براي نمايشگاه مردمنگاري آفريقاي باختري به پاريس آورده شده بودند، استفاده كرد. در همان سال توماس اديسون، كينه‌توسكوپ خودش را براي فيلمبرداري از رقص هاي شبح سو ، در استوديوي بلك ماريا در نيوجرسي بكار گرفت . بزودي مردم نگارها ، از جمله هيئت اعزاميِ كورت هَدون كه براي ثبت رقص ها وفنون ساختن آتش در سال 1898 به جزاير تنگة تورس رفته بودند ، استفاده از تكنولوژيِ جديد در ميدان تحقيق را آغاز كردند. در سال 1901 هدون، والتر بالدوين اسپنسر را تشويق كرد تا از رقص های آیينيِ آراندا در مركز استراليا فيلم بگيرد كه نتيجه‌اش بعداً  در ملبورن به نمايش عمومي در‌آمد. رودولف پُش  اتريشي در فاصلة سال هاي 1904و1909 در گينه نو وآفريقاي جنوب غربي ، فيلمبرداري كرد و در همانجا مانند اسپنسر، ضبط صوت هاي استوانه‌اي مومي ساخت كه برخي از آنها صداهاي همزمان با فيلم را به صورتي ابتدايي، ضبط‌كرد. اين كوشش هاي اوليه ، صرف توليد اسنادي فيلمیک مي‌شد كه تفاوتي با دست ساخت هاي موجود در موزه ها نداشت. اين فيلم ها بر مهارت هاي فني و فعاليت هاي آیيني متمركز بودند و اولويت هاي مردمنگاري روزگار خويش و مشكلات عمليِ فيلمبرداري از ساير موضوعات را بازتاب مي‌دهند. هنگامي كه انسان شناسي، به عنوان يك نهاد علميِ جديد در قرن نوزدهم به ظهور پيوست، شديداً زير نفوذ نظرية تكامل اجتماعي بود. از سال 1850 به اين سو، در مستند ساختنِ« گونه ها »ي نژادي و فنون جوامع « ابتدايي»، تمايل زياد به عكاسي وجود داشت تا جاي آنها را در درجه بنديِ رشد انسان از بربريت به تمدن، تعيين كند. فيلمسازيِ مردمنگاري نيز با چنين منظورهايي، آغازشد. رينول، در آرزوي يك موزة  مردمنگاري حاوي فيلم ها و صدا هاي ضبط شده از جوامع انساني بود. بعد از جنگ جهاني اول، ميزان علاقه به فيلم سازي و عكاسيِ مردمنگاري رو به ضعف نهاد، زيرا انسان شناس ها به طور روز افزون توجه خود را به ساختار اجتماعي  ونظام هاي اعتقادي معطوف  داشتند و مستند سازيِ تصويري، چندان سودمند تلقي نمي شد.

دانلود نسخه کامل مقاله