جمال اسکویی:
مستندها از واقعیت فاصله گرفتهاند

جمال اسکویی با اشاره به اینکه وظیفه تلویزیون حمایت از تولید و پخش مستند است، تأکید کرد: به دلیل بعضی نگاهها و رویکردها، سینمای مستند از واقعیتها فاصله گرفته است.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، مجموعه مستند «دستکندهای پنهان ایران» که در ماه جاری از شبکه مستند پخش شد، به معرفی «نوشآباد در کاشان»، «دژمنده در زنجان»، «ارزانفود در همدان»، «سامن در همدان»، «کردعلیا در اصفهان» و «رباط آغاج در خمین» پرداخته و میکوشد شرایط جغرافیایی و تاریخی و مردمشناسی این آثار را بررسی کند.
این مجموعه مستند به تهیهکنندگی و کارگردانی جمال اسکویی از معدود آثار نمایشی است که شهرهای زیرزمینی باستانی در ایران را معرفی میکند و با نگاهی تاریخی کارکرد این شهرها را مورد بررسی قرار میدهد. سفر به شهرهای زیرزمینی با مستند «دستکندهای پنهان ایران» میتواند سفری جالب توجه به دل تاریخ باشد و با توجه به اینکه شاید بسیاری از مخاطبان خبری از وجود این شهرها نداشته باشند، این مجموعه میتواند دریچه جدیدی از زندگی ایرانیان در گذشته را به مخاطب خود معرفی کند. ایلنا با جمال اسکویی گفتگو کرده است.
فرایند شکلگیری ایده ساخت مجموعه «دستکندهای پنهان ایران» چگونه صورت گرفت و با چه دغدغهای به سراغ این موضوع رفتید؟
حدود 8 یا 9 سال پیش بود که به کاشان رفته بودم و آنجا متوجه شدم شهری زیرزمینی به نام نوشآباد وجود دارد و میشود آنجا را بازبینی کرد. وقتی به این شهر زیرزمینی رفتم متوجه شدم که میشود درباره این موضوع مستند ساخت و تحقیق کردم و متوجه شدم که چند اثر در حد معرفی هم درباره شهرهای زیرزمینی ساخته شده است.
تحقیقاتم را شروع کردم و به صورت میدانی و اینترنتی این موضوع را پیگیری کردم و دیدم که علاوه بر نوشآباد کاشان در چند جای دیگر کشور هم این شهرهای زیرزمینی پیدا شدهاند که در باستانشناسی آنها را به عنوان دستکند میشناسند. طی تحقیقاتی که داشتم متوجه شدم که در زنجان، همدان، اصفهان و چند شهر دیگر این دستکندها موجود است.
پیشنهاد ساخت این مجموعه را با دوستان در شبکه مستند مطرح کردیم و دوستان در وهله اول مخالفت کردند اما در جلساتی که داشتیم به اهمیت معرفی این مکانهای باستانی و جذابیت موضوع تأکید کردم و دوستان نیز متقاعد شدند که از ساخت این مجموعه حمایت کنند.
برای من معرفی این پدیدههای باستانی بسیار مهم بود چرا که فضاهای باستانی بسیاری وجود دارد که متأسفانه به خوبی معرفی نشدهاند و افراد زیادی از آنها اطلاع ندارند. من به این نیت به سراغ این سوژه رفتم که دستکندها را به عنوان یک جاذبه گردشگری به مخاطبان معرفی کنم. در زمان تحقیق و پژوهش ما سعی داشتیم هر آنچه که امکان دارد را در این مجموعه بیان کنیم. حتی در زنجان هم فضا برای ورود به دستکند فراهم شده بود اما به دلیل اینکه در برخی نقاط ریزشهایی صورت گرفته بود برای احتیاط از ورود به آن جلوگیری شده بود.
آیا تعداد دستکندهای ایران به همان اندازهای است که در این مجموعه مستند معرفی میشود؟
تا آن روز که ساخت این مجموعه انجام میشد به همین اندازه بود اما شاید بعد از آن دستکندی در کشور کشف شده باشد. البته به تازگی متوجه شدهام که جایی در خمین هم وجود دارد که یک دستکند در آنجا کشف شده و کارشناسان در آن مشغول کار هستند و دیگر نمیدانم که در نقاط دیگر کشور پس از ساخت این مجموعه دستکندی کشف شده است یا خیر.
با توجه به اطلاعاتی که در این مجموعه مستند ارائه میشود، آیا میتوان دستکند را به طور کل یک پدیده باستانی دانست که به تازگی کشف شده است؟
بله، از زمان کشف اولین دستکند در ایران زمان زیادی نمیگذرد اما در منطقهای مثل کردعلیا که امروز به عنوان نجفآباد آن منطقه را میشناسیم سالها مردم این منطقه را کشف کرده بودند و حتی در بخشهایی از آن تغییر کاربری ایجاد کرده بودند و به عنوان مثال از بخشهایی از شهر زیرزمینی کشف شده در این منطقه به عنوان محلی برای نگهداری دام در فصل سرد زمستان استفاده میکردند یا یک نفر بخشی از دستکند را برای خود دیوارچینی کرده بود و استفاده دیگری از آن میکرد. در واقع این مکان باستانی بین مردم روستا تقسیم شده بود و کسی از اهمیت باستانی آن باخبر نبود.
به تازگی این دستکندها تحت مراقبت وزارتخانه میراث فرهنگی قرار گرفتهاند. این شهرهای باستانی معمولاً تصادفی کشف شدهاند به عنوان مثال در همدان جایی که شرکت مخابرات و برق مشغول کار بوده، بیل مکانیکی به قسمتی برخورد میکند که به نظر میرسد یک سقف است، سقف فرو میریزد و به طور تصادفی شهر زیرزمینی کشف میشود و پس از آن کارشناسان میراث فرهنگی به بررسی آن منطقه میپردازند.
یکی از کارکردهای مستندهای باستانشناسی، معرفی مناطق باستانی برای معرفی جنبههای گردشگری یک منطقه است. آیا «دستکندهای پنهان ایران» میتواند چنین کارکردی داشته باشد؟
بله، تقریباً همه دستکندهایی که در این مجموعه معرفی میشوند برای بازدید گردشگران در دسترس هستند و به ویژگی و کاربری گردشگری رسیدهاند.
بسیاری از مردم علاقه دارند که از آثار تاریخی دیدن کنند و وقتی کسی وارد یک دستکند میشود باید چندین متر زیر زمین برود و از راهروهای تاریک و باریک عبور کند. این فضای وهمانگیز برای هر کسی جذابیت دارد و فکر میکنم اگر معرفی خوبی صورت بگیرد قطعاً دستکندها میتوانند مکانهای پربازدیدی برای توریستها باشند. در این دستکندها مسیر ورود به این فضا از چاه بوده ولی برای راحت بودن توریستها مسیری درست شده است که وارد این شهر زیر زمینی شوند.
چرا در ابتدا شبکه مستند از ساخت مجموعه «دستکندهای پنهان ایران» حمایت نکرد؟
شبکههای مختلف سیما یک سری تولیدات را که درباره برخی مسائل است به خود نهادهای مربوطه واگذار کردهاند. مثلاً اگر شما بخواهید مستندی با موضوع برق بسازید، صداوسیما از شما میخواهد که برای ساخت این اثر به سازمان یا وزارتخانه مربوطه مراجعه کنید و وقتی شما به این نهاد مربوطه مراجعه میکنید معمولاً با این جمله روبرو میشوید که ما بودجه بسیار محدودی داریم و نمیتوانیم برای ساخت مستند هزینه کنیم.
صداوسیما هم بودجه اندکی دارد و اگر شما بتوانید شورای سیما را متقاعد کنید انرژی بسیاری از شما صرف شده است چرا که در سالهای اخیر شوراها سختگیرتر هم شدهاند. معمولاً شبکههای مختلف از تولیدکنندگان آثار میخواهند در مورد موضوعاتی که خودشان مدنظر دارند اثر تولید کنند و این واقعاً یک امتیاز منفی برای تلویزیون و شبکههای تلویزیونی ما است.
اینکه تلویزیونی مجموعهای از موضوعات را تهیه کند و از مستندسازها بخواهد که فقط در این زمینهها کار کنند قطعاً ما را از واقعیتهای جامعه دور میکند. وقتی تلویزیون یک سری سوژه و موضوع انتخاب میکند احتمالاً در بین آن سوژهها و موضوعات واقعیتها چندان مورد توجه نیستند و این باعث میشود که بین مخاطب و تلویزیون فاصله ایجاد شود.
یعنی علاوه بر تلویزیون نهادهای مربوط به میراث باستانی نیز با شما همکاری نکردند؟
بودجه میراث فرهنگی به خودی خود بسیار محدود است و اگر من بخواهم به این سوژه بپردازم باید به سفارشات و تبلیغات وزارت میراث فرهنگی هم توجه داشته باشم. از طرفی محیط زیست هم به همین شکل است و بودجهای برای تولید مستند ندارد.
به نظر من وظیفه تلویزیون است که از ساخت مستند در موضوعات مختلف حمایت کند. اگر ما برای پرداختن به موضوعات مختلف به نهاد مربوطه مراجعه کنیم طبیعی است که وزارتخانه تمایل به تبلیغ عملکرد خود دارد و در این شرایط چگونه میشود عملکرد آن نهاد که خودش بودجه ساخت مستند را فراهم کرده، مورد انتقاد قرار داد؟ این کار خود نوعی جلوگیری از نقد کردن است و فقط تلویزیون است که باید از نگاهها و نظرات مختلف حمایت کند.
متأسفانه به همین دلایل است که مستندسازی ما از واقعیتها فاصله گرفته است، در حوزه مستند اجتماعی هم ما از واقعیتهای جامعه فاصله گرفتهایم و این فاصله گرفتن از واقعیت به فاصله گرفتن مخاطب از تلویزیون منجر خواهد شد. در این رقابت طبیعی است که تلویزیون در برابر شبکههای ماهوارهای حرفی برای گفتن نداشته باشد. تلویزیون و نهادهای مختلف برای جلب نظر مخاطب باید واقعیتها را بپذیرند و به تولیدکنندگان آثار اجازه دهند که واقعیتها بیان شوند.
آیا در «دستکندهای پنهان ایران» با موردی مواجه شدید که اجازه پرداختن به آن وجود نداشته باشد؟
تنها بخشی که میتوانم عنوان کنم به اتفاقی بود که در نوشآباد رخ داده بود. خیلی از مناطق فاضلاب شهری ندارند و از آنجا که دستکندها در زیرزمین هستند چاههای فاضلاب به دستکندها ورود کرده بودند و در برخی نقاط به این مناطق باستانی آسیب وارد شده بود.
اگر ما میخواستیم به این موضوع ورود کنیم وزارت میراث فرهنگی هم از کمبود بودجه و عدم امکان رسیدگی به این موضوع میگفت. در واقع مشخص است که کمبود بودجه به یک سری از آثار تاریخی ما آسیب میزند و البته ما در این مجموعه به این موضوع تا حدی پرداختهایم و به طور کل موضوعی نبود که آن را به دلیل محدودیتها کاملاً کنار بگذاریم.