لیکاک و سینمای مستقیم/ تاریخ مختصر سینمای مستند، بخش هجدهم

لیکاک و سینمای مستقیم/ تاریخ مختصر سینمای مستند، بخش هجدهم

چه آموزه‌‌ای والاتر از اینکه دیدن بر همه چیز برتری دارد و «هیچ چیز نباید تو را از دیدن بازدارد» این جمله‌ طلایی را فلاهرتی به لیکاک گفت، وقتی که یک روز تمام را صرف فیلمبرداری از یک تار عنکبوت می‌کنند که به طور تصادفی در راه دیده بودند.

به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمداحسان مفیدی کیا: «نه سه پایه و نه بوم صدابرداری، من از تمام این چیزهای بزرگ متنفرم» این را ریچارد لیکاکِ بزرگ در مصاحبه با خبرنگار نیسیمازین (شبکه اروپایی سینمای جوان) می‌گوید و ادامه می‌دهد: «من با دوربینم تنش تصویری خلق می‌کنم. در مدرسه فیلم‌سازی به دانش‌آموزان می‌آموزند که آنچه را رخ می‌دهد با لانگ شات توصیف کنند، آنطور که تماشاگران بتوانند خودشان را در تصویر بیابند. من برعکس این را انجام می‌دهم. این درسی است که از فلاهرتی آموختم.» و این از خوش‌شانس او بود که با دختران فلاهرتی هم‌مدرسه بود و به این واسطه توانست به دم و دستگاه اسطوره‌ی مستندسازی تمام دوران‌ها راه یابد و بتواند از او بیاموزد. و چه آموزه‌ی والاتر از اینکه دیدن بر همه چیز برتری دارد و «هیچ چیز نباید تو را از دیدن بازدارد.» این جمله‌ی طلایی را فلاهرتی به لیکاک گفت، وقتی که یک روز تمام را صرف فیلمبرداری از یک تار عنکبوت می‌کنند که به طور تصادفی در راه دیده بودند.

نوآوری‌‌‌‌های فناورانه مثل رشد کار با فیلم 16 میلی‌متری، امکان ضبط صدا روی نوار و گرایش‌هایی که نئورئالیسم ایتالیا باعث شد بود، همگی نوید یک جریان نو را در سینمای مستند می‌داد، سینمای «صریح»، سینمای «کنترل نشده»، سینمای «مشاهده‌گر» و سینما «وریته» که با عنوان سینما «حقیقت» جاافتاده‌تر است. اما این موج نو بیش از همه به سینمای «مستقیم» شهرت یافت، چرا که بر خلاف گذشته می‌خواست بی‌واسطه و بی‌میانجی رخدادها را ثبت کند و در حد ممکن از بازسازی و تفسیر به کمک گفتار متن دوری بماند.

رابرت درو که پیشتر عکاس مجله‌ی لایف بود، در 1954 با لیکاک آشنا و این سرآغازی برای تولید فیلم‌های مستند بسیاری شد که سرآمدشان «دور مقدماتی»، درباره‌ی کارزار انتخاباتی در ایالات متحده بود. درو می‌گفت: «در هر یک از این داستان‌ها لحظاتی وجود دارند که آدم در برابر موقعیت‌های پر از تنش، فشار، برملاکننده و تعیین کننده قرار می‌گیرند. این لحظات بیش از همه برای ما جالبند». او مفهوم «ساختار بحران» را عامل جذابیت مستندها در سینمای «مستقیم» می‌دانست.

به این شیوه مستندهای بسیاری ساخته شد، «یانکی نَه»، «صندلی»، «روز مادر مبارک باد»، « به عقب نگاه نکن» و چندین فیلم دیگر محصول همین دوره‌اند، آثاری که سعی می‌شد با حداقل دخالت در داستان سوژه اتفاق تولید شود. ضبط صدای همزمان در این دوره باعث شد ساختار تولید در فیلم مستند تغییر اساسی کند و گفتار متن که پیش از این جزء جدایی‌ناپذیر مستند تلقی می‌شد، عامل محدود کننده دانسته شود.

لیکاک حتی از این هم پیشتر رفت و می خواست تأثیر دوربین بر سوژه‌ها را به حداقل برساند، اما بعداً نظر او با نوع نگاه دیگرانی مثل ژان روش تعدیل شد، روش معتقد بود که دوربین به مثابه یک کاتالیزور در بروز حقیقت درونی افراد عمل می‌کند و تأثیرش بر سوژه مثبت است.

عمر طولانی لیکاک باعث شد که در تولید نزدیک به 60 فیلم مستند، چه در مقام فیلمبردار یا کارگردان نقش اساسی ایفا کند و بواسطه‌ی همین آثار و البته آراء نوآوارنه و خاصش ما امروزه او را یکی از پیشگامان سینما حقیقت بدانیم.

منبع: روزنامه ایران