حسین سلطان محمدی:

مستندهای جنگی منابع قابل استناد از دوران دفاع مقدس هستند

مستندهای جنگی منابع قابل استناد از دوران دفاع مقدس هستند

حسین سلطان محمدی منتقد سینما معتقد است: زمان جنگ تصاویر و رفتارهایی را دیده‌ایم که معمولا در مستندهایمان وجود دارد، ثبت شده و در سینمای داستانی مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، حسین سلطان محمدی درباره تاثیر سینمای مستند بر سینمای داستانی دفاع مقدس گفت: برای رسیدن به شناخت از رویدادی که می‌خواهیم برای آن فیلمنامه بنویسیم، نیازمند شناخت از آن واقعیت هستیم. منابع مکتوبی که در زمینه سینمای دفاع مقدس وجود دارد و در این سال‌ها هم افزایش پیدا کرده؛ انکار نشدنی است و فیلمنامه نویس برای رسیدن به یک درک تصویری باید تصاویر موجود در این زمینه را ببیند و مستندهای جنگی فضای جبهه و جنگ را برای فیلمنامه نویسان و کارگردانان ترسیم می‌کنند.

این روزنامه‌نگار گفت: قطعا مستندهای جنگیِ ما کمک ویژه‌ای به عوامل فیلم‌ها می‌کنند و فضا و شرایط آن زمان را به خوبی نشان می‌دهند. همچنین خیلی از تصاویر را در نمونه مستندهای روایت فتح دیده‌ایم و همگی نوعی خلوص و رفتار عادی بدون اینکه درگیر حس و حال دوربین باشند را بیان می‌کنند. شهید آوینی هم معتقد بود که لحظه آخر رزمنده‌ها لحظه خاص خلوت‌شان با خداست و دوربین نباید ورود کند و فیلم بگیرد و به ندرت تصاویر این‌گونه‌ای در قاب دوربین‌های آن زمان ثبت شده است و این هم یک نوع برداشت و رفتار مستندسازی است. بنابراین درمورد مستندهای جنگی می‌توانیم بگوییم که یک ابزار سالم و با کم‌ترین تاثیر حاشیه‌ای هستند که به فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان کمک می‌کنند تا درباره حس و حال و اندیشه آن زمان به واقعیت مدنظرشان دست پیدا کنند. در واقع هر کسی به آن مستندها رجوع کرده است، فیلمنامه‌اش به واقعیت نزدیک‌تر بوده است و به شدت تاثیر مثبتی هم خواهد داشت. به شرطی که کارگردانان و فیلمنامه نویسان نیم نگاهی هم به تصاویر واقعیِ باقی‌مانده از آن دوران داشته باشند و در فیلم‌شان استفاده کنند.

سلطان محمدی درمورد تاثیر سینمای مستند در ثبت رخدادهای این حوزه توضیح داد: کسانی که در روایت فتح بودند نهایت تلاش‌شان را برای گرفتن تصاویر با کم‌ترین دخالت انجام ‌دادند. نوع مستندهای روایت‌های فتح بیشتر مستندهای شخصیت شناسی با روحیات درونی است که رزمنده را در قالب یک هویت واحد و یک مونولوگ واحد بیان می‌کند. بر همین اساس هر مستندی از هر گروهی که به جا مانده، تا حد زیادی خالص است چون آن زمان به شدت پیگیر ثبت تصاویر بوده‌اند. نکته قابل اهمیت این است که در ساختارهای لشگری و به خصوص در سپاه پاسداران از همان اوایل به این باور رسیدند که برای ثبت رویدادهای جنگ یک راوی یا روایت‌گر کنار هر فرمانده لشگر یگان باشد تا هر چه رخ می‌دهد را بتواند ثبت و ضبط کند. خیلی از این نوارهای صوتی در مرکز تحقیقات جبهه و جنگ سپاه یا مرکز نشر آثار دفاع مقدس وجود دارد و خالص‌ترین نکات و گفتارها از اوج و فرودهای عملیات‌های مختلف و تحلیل‌های بعد و قبل‌شان قابل دیدن و شنیدن است. به حدی این منابع خالص و بی ریا هستند که مستندهای تصویری هم خیلی به این خلوص و انتخاب تصاویر معتقد بودند.
 

این منتقد در پایان گفت: حتی در آخرین ساخته‌های زنده یاد رسول ملاقلی‌پور با مضمون جنگ، به گونه‌ای تصویرسازی شده است که اگر مخاطب عام و نسل جدید ببینند، فکر می‌کنند که واقعا دوربین آن زمان در جنگ بوده است. اما به دلیل اینکه ملاقلی‌پور منطقه را دیده بود، بازسازی مستند را هم خیلی حرفه‌ای انجام می‌داد. به طور کلی ما در زمان جنگ تصاویر و رفتارهایی را دیده‌ایم که معمولا در مستندهایمان وجود دارد و شاید به دلیل شدت خشونت همه چیز را ندیده‌ایم. مستندهای به جا مانده از زمان جنگ، بدون بازسازی‌ سال‌های اخیر منابع بسیار غنی‌ای هستند که تا حد زیادی واقعیت منطقه را فراتر از آثار مکتوب و گزارش‌ها نشان می‌دهند.