داستان یک انسان/ یادداشت سعید رجبی فروتن درباره «قوی‌دل»

داستان یک انسان/ یادداشت سعید رجبی فروتن درباره «قوی‌دل»

سعید رجبی فروتن کارشناس فرهنگی در یادداشتی درباره «قوی‌دل»، این مستند را در ساختار ترکیبی دانست و تاکید کرد در این فیلم از خصوصیات مستند بازسازی، اکتشافی، پرتره و افشاگرانه استفاده شده است.

به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، سعید رجبی فروتن (کارشناس فرهنگی) در یادداشتی، «قوی‌دل» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی که این روزها در «هنر و تجربه» اکران شده، ستایش کرده است. در این یادداشت نوشته شده است:

جذابیت‌ فیلم در چیست؟

مستند «قوی‌دل» از جمله آثار تلفیقی از جنبه‌های طنز و جدی در تولیدات نمایشی ست که با بازخوانی یکی از پرونده‌های جنجالی قضایی کشور، مطالبه عدالتخواهی و ضرورت نظارت همگانی در سطح جامعه را مورد تاکید قرار می‌دهد.

اگرچه تیم جوان نویسنده، پژوهشگر و کارگردان فیلم، به رغم نداشتن تجربه زیاد، کاری دیدنی و پرکشش خلق کرده‌اند اما در شرایط کنونی  شاید کسی به جز تهیه کننده‌ی فیلم (سعید الهی) نمی‌توانست پرونده قضایی فراورده های خونی آلوده فرانسوی را پس از سه دهه بگشاید و از این موضوع ملتهب، نتایج و دغدغه های مفهومی خود را استخراج نموده و به نمایش بگذارد!

 مستند قوی‌دل در ساختار ترکیبی است و از خصوصیات مستند بازسازی، اکتشافی، پرتره و افشاگرانه سود برده است. فیلم، لوباجت است و با بودجه کم تولید شده است. علی فراهانی صدر در مقام کارگردان با اجرای مینی مال در طراحی صحنه و قراردادی که با مخاطب می‌بندد، در باورپذیر کردن روایت موفق عمل می‌کند.

با این حال فیلم به رغم شروع سرخوشانه و کمیک خود، در ادامه لحن جدی و بعضاً تکان‌دهنده‌ای به خود می‌گیرد و برای کاستن از فشار عاطفی، بار دیگر به سراغ خانواده احمد و همسر و فرزند همسر او نمی‌رود و فقط در لابلای تیتراژ پایانی شاهد بازی احمد با نوه‌هایش هستیم.

پیداست که توانایی‌های احمد قویدل کار روایت را برای کارگردان تا حد زیادی راحت کرده است. فیلم، نریشن یا گفتار متن ندارد. چون احمد با حافظه قوی و بیانی روشن و سلیس، تمام اطلاعات لازم را پیرامون زندگی شخصی و سپس پیگیری قصور مقامات وقت سازمان انتقال خون و وزارت بهداشت در واردات فرآورده‌های خونی آلوده به ویروس اچ آی وی روایت می‌کند.

حرف فیلم چیست؟

فیلم در زیرمتن، به خوبی مشکلات ساختاری نظام، فساد اداری و چالش‌های استقلال قوه قضاییه را بیان می‌کند. در فیلم ادعای مدیران وقت سیستم بهداشتی و درمانی کشور در زمینه خودکفایی در پالایش و تصفیه خون و تولید فرآورده‌های خونی که به قیمت جان صدها نفر تمام شد، زیر سوال می‌رود. فیلم به خوبی نشان می‌دهد که چگونه مدیران یک سازمان با افتتاح یک پالایشگاه خون از تجهیز کامل و تکمیل زنجیره خدمات و آزمایشگاه های آن غفلت ورزیده بودند و عملا دروازه های کشور را به روی خون آلوده و مشتقات آن بی‌دفاع گذاشته بودند.

این اتفاق نمونه‌ای از تضییع حقوق عامه و لاپوشانی حقیقت توسط گروه‌های فشار و اصطلاحاً یقه‌سفیدها در مسیر دادرسی عادلانه است. به یادآورید تولید خودروی بی‌کیفیت وطنی طی دهه‌های گذشته چه لطمات انسانی و مادی گسترده‌ای را برجا گذاشته است و کماکان خروجی آن‌ها در جاده‌های کشور چه صحنه‌های تکان‌دهنده‌ای را می‌آفریند.

سیر پرونده به کجا رسید؟

اوایل دهه هشتاد در نهایت برای تمام متهمین پرونده واردات خون آلوده قرار منع تعقیب صادر شد و دولت تاکنون بیش از هزار میلیارد تومان غرامت به خانواده های ۲۵۰ بیمار فوت شده و سایر بیمارانی که متحمل هزینه‌های درمانی شده‌اند، پرداخت کرده است‌.

این افسوس باقی است که در آن زمان با وجود اقرار مدیر فرانسوی تولیدکننده فرآورده‌های خونی به آلوده بودن محصول، کسی عارض آن شرکت نشد. با کمال تأسف ایران تنها کشوری است که بابت جنایت انسانی شرکت فرانسوی شکایتی از آن نکرده است و تمام غرامت های پرداخت شده را از منابع عمومی کشور داده است. چرا؟

زیرا تمام مدیران متهم فقط به فکر منحرف کردن پرونده و رفع اتهام از خود بودند. آنها در صورت شکایت از طرف خارجی پایشان به خاطر سهل‌انگاری و عدم پالایش واردات صورت گرفته گیر بود.

«قوی دل» در طول 83 دقیقه به بهانه این پرونده دردناک، به مخاطب یادآوری می کند که عدالت تمامی ندارد و برای بقای هر جامعه نیاز است؛ منتهی به شرط آنکه در چارچوب های قانونی در پی آن باشیم و به صراحت و با پشتکاری قوی و خستگی ناپذیر، تحقق عمومی آن را از حاکمان جامعه مطالبه کنیم.

بی تردید این اثر عدالتمندانه، برگ زرینی در سینمای مستند ایران خواهد بود و در آینده به آن به عنوان یک سند سیاسی قضایی استناد خواهد شد.

در تمام جوایز و افتخاراتی که مستند قویدل تاکنون کسب کرده است، نگاه تقدیر آمیز به هنرنمایی احمد قویدل از سوی دبیر جشنواره بین المللی سینماحقیقت اهمیت ویژه ای دارد. این واقعیتی غیر قابل انکار است که بار اصلی فیلم بر دوش او گذاشته شده است و او با انرژی و حفظ راکورد احساس و بیان خود در چارچوب سناریوی نوشته شده از سوی نویسنده و کارگردان فیلم به خوبی ایفای نقش می‌کند.اما نکته مهمتر هوشمندی کارگردان و هیه کننده اثر در انتخاب شخصیت اصلی فیلم است که چگونه بتواند با تکیه بر توانمندی های خود مخاطب را با فیلم همراه سازد؛ اتفاقی که متاسفانه در بسیاری از آثار مستند نمی افتد و سازندگان آن سردرگم از عدم استقبال مردم از فیلم باقی می مانند!

نتیجه‌گیری

رسانه‌های مستقل و روزنامه‌نگاران شجاع رکن مهمی در بقای سلامت و نظارت بر دولت‌ها و حکومت‌ها هستند. حریت و استقلال رسانه‌های متعهد به صیانت از حقوق مردم، رابطه و نسبت مستقیمی با سلامت و تعمیم عدالت نظام اداری و حکمرانی دارد.

دریغ است که با سلب فعالیت مسئولانه رسانه‌ها و جراید عمومی در کشور این نقش فقط به فعالان اجتماعی در فضای مجازی خلاصه و محدود شود. شاید الان فضا برای پرداختن به برخی از موضوعات حاد اجتماعی فراهم نباشد و افکار عمومی از بی‌عملی برخی از دستگاه‌ها و یا آدرس غلطی که به مردم می‌دهند، قانع نشده باشند، اما قطعا همه این اتفاقات در حافظه تاریخ و مستندسازان هنرمند ثبت و ضبط خواهد شد و روزی از پرده برون خواهند افتاد.

انتخاب فیلم در جشنواره‌های دولتی پیامی جز این ندارد که مسئولان سینمایی کشور بویژه در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حامی و هدایتگر سینمای مستند به ایفای نقش و کارکرد اجتماعی آن در عین برخورداری از روایتی هوشمندانه و خلاقه هستند.