تصویر عاشورا و محرم در سینمای مستند/ خورشید بر نیزه

تصویر عاشورا و محرم در سینمای مستند/ خورشید بر نیزه

سینمای مستند ایران ضمن ثبت آیین‌ها و مراسم عاشورایی، کوشیده ازمنظری نو ریشه باورها، اعتقادات و ارادت مردم ایران به امام حسین (ع) را واکاوی کند.

به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد تقی‌زاده: همزمان با ایام محرم، روزنامه صبح نو به بازشناسی و بررسی آیین‌‌های عاشورایی در قالب‌های مختلف سینمایی از جمله سینمای داستانی و مستند پرداخته است. در شماره پیش این پرونده، فیلم‌های سینمایی مهم مرتبط با عاشورا و محرم معرفی و بازخوانی شد و در این پرونده و در دو بخش، مستندهای مهم و مهجور مرتبط با این واقعه از نظر خواهد گذشت.

واقعیت این است که سینمای مستند به نسبت ظرفیت خود ادای دین خود را به آیین‌های عاشورایی و رخدادهای مربوط به محرم و کربلا ادا کرده است: حجم آثار مستند گونه و ماندگاری برخی از این آثار گواه این مهم است که سینمای مستند با وجود تمامی محدودیت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و بودجه و امکانات، توانسته آثار قابل تامل و ماندگاری را در این حوزه خلق نماید که همچنان و بعد از چند دهه قابل تماشا و تاثیرگذار هستند. این رویکرد را با نگاه درامایتک و بعضا تراژیک سینمای داستانی مقایسه کنید که همچنان و بعد از چهار و نیم دهه از انقلاب اسلامی، به سختی می‌توان نام چند اثر فاخر و ماندگار را به تعداد انگشتان دست در سینمای داستانی برشمرد. در هر حال، این واقعیت غیرقابل کتمان است که یکی از مهم‌ترین ابزارها و مدیوم‌های شناخت عاشورا، محرم و آیین‌ها و فرهنگ‌های این رخداد تماشای مستندهای سینمایی مربوط به فیلمسازان ایرانی است که از سوی مراکز متعدد پخش و تولید از جمله مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید و حمایت شده‌‌اند.

در بخش نخست این پرونده، آثار مطرح‌تر سینمای مستند که شناخته‌‌شده ‌تر هستند معرفی و تحلیل شده‌اند و در بخش دوم، مستندهای تجربی‌تر و مهجورتر در حوزه عاشورا و ماه محرم گردآوری و ارائه خواهد شد.

مستند «اربعین» ساخته ناصر تقوایی محصول  ۱۳۴۹

بعد از چهل و اندی سال، هنوز نخستین عنوانی که در رابطه با مستندهای مربوط به ایام محرم و مستندهای مذهبی به ذهن می‌رسد، فیلمی است که ناصر تقوایی در ۲۹ سالگی در جنوب ساخته است. فیلم با تصاویری از تدارک یک مراسم عزاداری امام حسین(ع) در بوشهر و در حسینیه دهدشتی‌های این شهر آغاز می‌شود و پس از آن است که تصاویری از دریا و خورشید همراه با صدای سنج و دمام در هم می‌آمیزد. ناصر تقوایی خود درباره این مستند چنین گفته است: «در مراسم عزاداری در بوشهر، عواطف سخت، به آرام‌ترین، زیباترین و انسانی‌ترین شکل خود بروز می کنند.»

اکبر نبوی پژوهشگر سینما درباره مستند «اربعین» ساخته ناصر تقوایی گفته است: «این فیلم یک اثر سهلِ ممتنع است و هر کسی نمی‌تواند مانند آن را بسازد. دکوپاژ تقوایی دارای لحنی هماهنگ با مردم جنوب و واقعه‌ای است که بعد از ۱۳۰۰ سال روایت می‌شود. در این فیلم ناصر تقوایی کسی را که برای روایتگری اصلی انتخاب کرده جهانبخش کردی‌زاده معروف به «بخشو» است؛ کسی که صدای زخمی، اسطوره‌ای و حماسی داشت و این با زندگی و زیست مردم آن منطقه نسبت دارد.»

به اعتقاد بیشتر منتقدان سینما، کارگردانی فیلم «اربعین» بدون تدوینگری آن میسر نیست؛ چرا که اوج القا حسی فیلم منوط به فضاسازی موضوع از طریق ریتم و ضرباهنگ موجود در مراسم است. اما تقوایی تنها راوی ساده یک مراسم سینه‌زنی در بوشهر باقی نمی‌ماند؛ بلکه دیدگاه شخصی خود را هم به تصویر می‌کشد.

مستند «نخل» ساخته فرهاد ورهرام محصول  ۱۳۵۶

ورهرام در اوان دوران فیلم‌سازی خود «نخل» را درباره مراسم نخل گردانی در روستای ابیانه ساخت. او این فیلم را از سیاه‌مشق‌های دوران اولیه فیلم‌سازی خود می‌داند. ورهرام که دو فیلم «تاراز» و «پیرشالیار» را در دهه شصت و هفتاد در ارتباط با موضوعات مردم‌شناسانه ساخته که اولی درباره عشایر کوچ‌روی بختیاری و دومی دراویش کردستان و مراسمی در اورامانات است، در این‌جا به سراغ آیین و سنن محرم رفته است. این مستند را در ادامه دغدغه‌های مردم‌شناسانه این مستند ساز باید طبقه‌بندی کرد.

همایون امامی پژوهشگر مستند در این باره نوشته است: «فیلم به واسطه ساختار تدوینی غیر روائی و نیز کاربرد گونه خاصی از موسیقی، از سبک و سیاق فیلم‌های قوم‌پژوه دور شده و از این بابت اصول اولیه فیلم‌های مردم‌شناختی را نقض می‌کند. اگرچه فیلم را از نظر ارزش‌های سینمائی و حس، ارتقاء داده و آن‌ را جذاب‌ می‌سازد. به عنوان نمونه می‌بایست به شروع زیبای فیلم اشاره کرد که ابیانه را در آستانه برگزاری مراسم، محیطی پر رمز و راز معرفی می‌کند. در این میان نمایش کوچه‌ها، فرم‌ معماری خاص خانه‌ها، پیرزنی که با قامت خمیده از خانه خارج می‌شود؛ درهای قدیمی و پنجره‌های مشبک (ارسی)،فضای حسی خاصی آفریده است که بر رمز و راز استوار است. موسیقی خاصی تصاویر یادشده را همراهی می‌کند که به رغم بافت غربی و نامأنوس، در تشدید حس صحنه نقش مؤثری ایفاء می‌کند. نخل، در پایان مراسم، به جایگاه همیشگی‌ خویش بازگشته و تا سال بعد انتظاری طولانی را می‌آغازد. انتظاری که در تنهائی سپری‌ می‌شود. ورهرام با تأکید بر شخصیت پیرزنی تنها که واپسین نماهای فیلم را همراهی می‌کند؛ بر تنهائی نخل و مراسم اشاره می‌کند.»

مستند «تباکی» ساخته بهمن کیارستمی محصول ۱۳۸۰

مستند تباکی از متفاوت‌ترین آثار مستندی است که در ارتباط با آیین‌های عاشورای و محرم ساخته شده است. در تباکی بهمن کیارستمی گروهی از مداحان را در جریان یک سفر زیارتی و اجرای مداحی دنبال می‌کند. فیلم در سومین دوره جشنواره مستند کیش در اسفند سال ۸۰ جایزه منتقدان و نویسندگان را دریافت کرد.در تباکی با ریتمی تند و لحنی بازیگوش سفر زیارتی مداحان، گفتن‌های مداومشان از شان گریه گرفتن از مردم و در نهایت گریه کردن‌های خودشان در مراسمی در پایان فیلم را می‌بینیم. فیلم‌های کیارستمی پسر برخلاف کیارستمی پدر، پرداخت تصویری و ریتم تدوین تندی دارند.

مانی پتگر فیلم‌ساز درباره تباکی می‌نویسد: «شاید بشود گفت که در نحوه برخورد کیارستمی‌ها با شخصیت‌های اصلی فیلم‌هایشان، یک نقطه مشترک وجود دارد و آن این‌که مداح‌های تباکی همان‌قدر دوست‌داشتنی‌اند، که احمدپورها در خانه دوست… بعد از تماشای تباکی و نزدیک شدن به چهره‌های مداحان و صاحبان عزا از طریق سمفونی زیبایی از کلوزآپ صورت‌های آن‌ها، به‌یاد حرف برگمن افتادم که:«هیچ چیزی باشکوه‌تر از صورت انسان وجود ندارد.» تصاویر درشتی از مردان درحال مداحی و عزاداری و تباکی و در ضمن تصاویری که آن‌ها را در موقعیتی معمولی و روزمره، (مثل تماشای تلویزیون در لابی هتل) ، نشان می‌دهد، پر از حس و گرمای انسانی است.»»

تباکی در لغت به معنای گریاندن و گریه کردن است. بهمن کیارستمی در جشنواره مستند کیش درباره ایده اولیه فیلم گفته است: «ایده اولیه فیلم از جایی شروع شد که یک آگهی برای تدریس مداحی در روزنامه دیدم و تصمیم گرفتم درباره این کلاس فیلمی بسازم، ولی بعد از چند روز تصویربرداری متوجه شدم که گروه مداحان تهرانی، برای زیارت عازم مشهد هستند، بنابراین با دوست و همکارم بابک سالک به گروه ملحق شدیم و از این سفر و مراسم مداحی، تباکی را ساختیم.»

مستند «کاروان» ساخته محسن امیریوسفی محصول ۱۳۸۰

محسن امیریوسفی فعالیت سینما را از ساخت فیلم‌های کوتاعه و مستند شروع کرد و بعدتر وارد سینمای داستانی شد که در آن گونه نیز نوآوری‌های فرمی و محتوایی برای سینمای ایران داشت. «کاروان» به مراسمی آیینی در سده اصفهان می‌پردازد. همه ساله در شهر سده اصفهان، کاروانی به راه می‌افتد که در آن تمام شخصیت‌های واقعی‌ و غیر واقعی حماسهء کربلا بازسازی می‌شوند. در فیلم شخصیت‌های مختلف واقعه کربلا از قبیل شمر، حر بن ریاحی، عمر سعد، جعفر جنی، غلام و غیره در پوشش‌های ویژه پرزرق و برق خود ابتدا معرفی شده سپس عمل‌ تاریخی خود را اجرا می‌کنند. مثلا حرمله با خنجر قلب علی اصغر فرزند امام حسین(ع)را می‌درد؛ و یا کشیش مریوس که سربریده ی امام حسین(ع) را از شمر می‌خرد تا آن‌ را با احترام در مقابل کلیسایش دفن کند.

همایون امامی پژوهشگر سینما این فیلم را مستندی پر زرق و برق و باشکوه معرفی می‌کند، اما حرکت نداشتن را نقص عمده آن می‌داند: «فیلم خوش‌ساخت است و با استفاده ی مؤثری که از مونتاژی پرضرب و گاه ریتمیک به عمل‌ می‌آورد، به تأثیرگذاری بیشتری دست می‌یابد. باتوجه به تأکید رنگ در اجرای مراسم، تعدد آدم‌ها و تنوع رنگ می‌توان به شکوه اجرای مراسم پی برد. لیکن کاستی عمده ی فیلم به سکون‌ آن بازمی‌گردد. فیلم هیچ‌گاه شروع نشده و در همان نقطه آغاز باقی می‌ماند. به این معنی که‌ فاقد آغاز، میان و پایان است. حرکتی در فیلم شروع نمی‌شود.»

مستند «تکیه‌کن» ساخته محسن خان‌جهانی محصول  ۱۳۸۸

محسن جهانی بیش از دو دهه است که در سطح حرفه‌ای سینمای مستند مشغول فعالیت است. او برای فیلم مستند «آزادراه» به عنوان نامزد جشنواره فیلم فجر معرفی شده‌است. همچنین آثار این سینماگر مستندساز در رقابت‌های متعدد ملی نامزد و برگزیده جوایزی شده‌است.

مستند «تکیه‌کن»، تاریخچه‌ای از تکایای تهران و این‌که تکیه‌ها چگونه وارد ایران شده‌ و چگونه ساخته شده‌اند را نشان می‌دهد. «تکیه کن» با طول زمانی خیلی کوتاه دوازده دقیقه‌ای، تکیه‌های دولت و تجریش و بعد تکایایی چون کن، میان‌ده، دار قاضی و سرآسیاب که از آن دوران باقی مانده‌اند را به نمایش می‌گذارد.

خان‌جهانی کارگردان فیلم درباره مستند «تکیه کن» گفته است: «زمانی که مظفرالدین شاه به فرنگ رفته بود،‌ با تماشاخانه‌های آن‌جا آشنا می‌شود و وقتی به ایران بازمی‌گردد، دستور می‌دهد تا چنین فضایی ساخته شود و تکایا برای اجرای تعزیه و مراسم عزاداری ساخته شدند. برنامه‌ریزی برای ساخت فیلم‌هایی با مضمون عاشورا هیچ‌گاه به صورت مدون نبوده است و مدیران فقط در زمان‌هایی که برای برگزاری جشنواره‌ای نیاز به تولیداتی داشتند، سراغ فیلم‌سازی فیلم‌سازان می‌روند درحالی که بازنمایی چنین فرهنگ عظیمی در سینما نیازمند سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی طولانی مدت است.

مستند «شیرپوشان» ساخته نرگس آبیار محصول 1389

«شیرپوشان» آخرین مستند سینمایی نرگس آبیار است که پیش از آن 6 فیلم مستند و کوتاه ساخته که موفق به کسب جایزه‌های داخلی و خارجی شدند و شیرپوشان که موخره آبیار در مستندسازی و ورودیه او به دنیای فیلم سینمایی بلند بود در سال 1389 با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تولید و موفق به کسب نامزدی دریافت جایزه بهترین مستند جشنواره گراندآف لهستان شد.

در شیرپوشان که با تدوین رامتین لوافی، شکل و ریتمی جذاب‌تر و حرفه‌ای‌تر به خود گرفته است، آبیار به سراغ تصویر کردن یک آیین مذهبی و عرفی در شهر یزد رفته که خواستگاه تاریخی و عقیدتی داشته است: «این مراسم براساس این عقیده است که‌؛ پس از واقعه عاشورا، شیری بر پیکر کشتگان آمده و بر آن‌ها زاری می‌کرده‌است. در این مراسم فردی لباس شیر پوشیده و به بازسازی آن واقعه می‌پردازد.»

در واقع فیلم‌ساز سعی کرده در این مستند بدون هیچ‌گونه توضیح و تفسیر اضافی این آیین مردمی را در شهر یزد به نمایش درآورد و در این مسیر از ابزار مستند برای روایت این موقعیت و رویداد استفاده کرده است. هنر آبیار در همین کم‌گویی گفتاری و نمایش بصری واقعیت است که با چاشنی موسیقی و تدوین به اثری کوتاه، بی‌ادعا و قابل فهم تبدیل شده که نه‌تنها ادعای معناگرایانه، مذهبی و عمیق‌بودن ندارد بلکه در بستری ساده، باورپذیر و همه‌فهم به تصویر در آمده است.

ادامه دارد