سعید رشتیان:
درهای گفتگو را هل دهیم تا باز شود

سعید رشتیان تهیهکننده سینمای مستند معتقد است سیاستگذار باید سیاستگذاریاش را بکند و در این سیاستگذاری، حتما باید با فیلمساز مشورت کند. مگر میشود کسی برای سینمای مستند سیاستگذاری کند، اما با مستندساز حرف نزند؟
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، سعید رشتیان تهیهکننده باسابقه سینمای مستند در گفتگویی مفصل با خبرگزاری تسنیم، درباره حال و هوای سینمای مستند، موضوعاتی که نیاز است در این حوزه روی آن کار شود و سیاستگذاریهای فرهنگی صحبت کرده است. متن کامل این گفتگو را اینجا بخوانید. بخشی از مطلب پیش روی شماست:
در دو سه سال اخیر، موضوعاتی را داشتیم که دغدغه جامعه بوده است. از طرف مقابل، شعار سینمای مستند، سینمای پیشرو است و حتما باید منعکسکننده دغدغههای مردم باشد. به نظر میرسد درباره بسیاری از این دغدغهها اعم از موضوعات اقتصادی، حجاب، مسائل منطقه و تحولات، بحران آب و ... مستندی ساخته نشده است. نظر شما چیست؟
درباره همه اینها مستند ساخته شده است.
- اما تعداد کمی از آنها در جشنواره سینماحقیقت که ویترین سینمای مستند کشور است، به نمایش درآمده.
من زمستان گذشته داور مجموعههای مستند در جشنواره تلویزیونی مستند بودم. در همانجا فیلمهای خوبی درباره مسائل منطقه و موضوعاتی که به آنها اشاره کردید دیدم. مجموعه مستند «سرزمین آبها» درباره بحران آب بسیار جذاب و موثر بود و مجموعههای دیگر نیز. اینها از تلویزیون پخش شده بودند.
- موضوعات اقتصادی و حجاب چی؟
درباره حجاب بیشترِ مستندها سیاسی است و به اغتشاشات پرداختهاند. اشاره کردم، به نظر میرسد که غالباً نتیجه گفتوگو و تعامل فعالها، حرفهای نبودند. درباره مستندهای مرتبط با بحرانهای منطقه، باید بگویم که عمده فیلمها توسط تعداد محدودی از مستندسازان ساخته شده است. در حقیقت، چنین موضوعاتی به فراخوان گذاشته نشدند تا همه در ساخت آنها مشارکت کنند. میدانم آن مدیر هم نگران است که سوژه را به کسی بدهد که بعداً او را در نتیجه کار درگیر چالش کند. این ابهام و تردید باید از بین برود و تنها راه برطرف کردن آن گفتوگوی مسئولانه و حرفهای است.
- چنین رفتارهایی ممکن است باعث شود که جامعه درباره این موضوعات اقناع نشود؟
بله، دقیقاً. به باور من درباره مسائل منطقهای، از منظر کار رسانهای واقعا کوتاهی میکنیم. شاید بهتر باشد این اصطلاح را به کار ببرم که فقط بوق میزنیم! و این بوق زدن منجر به ایجاد باور و همراهی عمومی نمیشود.
فراموش نکنیم که همه رسانههای دنیا به مسائلی که در خاورمیانه رخ میدهد حساسیت بسیار بالا دارند. رسانهها درباره مسائل غزه، اطلاعرسانی حرفهای و مؤثر میکنند و نتایج آن را در واکنشهای گسترده در نقاط مختلف جهان میبینیم، اما در ایران فقط چند تظاهرات رسمی را شاهد بودیم. به این دلیل که فضای رسانههای ما شعاری و تبلیغاتی و نه گفتگویی و اقناعی بوده است؛ بوق زدیم و چند تظاهرات هم شکل گرفت.
اشاره کردید که برای ساخت مستندهای مهم و جریانساز، باید بین مستندساز و مدیر گفتوگو شکل بگیرد تا هر دو نفر به یکدیگر اعتماد کنند؛ آیا شما باب گفتوگو را باز میبینید؟
باید در را هُل بدهیم تا باز شود! من عضو گروه اقتصاد شبکه یک در دهه 1360 بودم. برنامههای «سیمای اقتصاد» را ما میساختیم که به حادترین مسائل جامعه در آن روزها میپرداخت. برنامهها پخش میشد و از قضا بسیار پربیننده هم بود. در بحبوحه جنگ بودیم و شرایط کشور بسیار خاص بود، اما مردم آنها را میدیدند و میشنیدند و متقاعد میشدند. چون برنامهها را نزدیک به مسائل خودشان مییافتند. هیچ مشکلی هم پیش نمیآمد و مدیران و مسئولان دولتی هم عادت به شنیدن و همراهی با این نوع کار از رسانهای کرده بودند به یاد دارم که این برنامهها آنقدر مؤثر بودند که وزیر صنایع سنگین وقت، در جلسات رسانهای خود به حرفهای ما در برنامه سیمای اقتصاد ما اشاره میکرد و به آنها پاسخ میداد و از ما نظر میخواست.
منبع: خبرگزاری تسنیم