درباره مستند «فرزند شهر لاجوردی»/ نجفی، سربداران و شریعتی

درباره مستند «فرزند شهر لاجوردی»/ نجفی، سربداران و شریعتی

«فرزند شهر لاجوردی» تصاویر آرشیوی ندارد و گفتار متن در مستند استفاده نشده و بار اصلی جذابیت اثر به شخص محمد علی نجفی مربوط بوده که با لحن و بیان جذابش و زندگی پرتلاش و پربار خود می‌تواند مخاطب را همراه کند.

به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد تقی‌زاده: مستند «فرزند شهر لاجوردی» مستندی 45 دقیقه‌ای از شبکه چهارم سیما و از مجموعه مستند‌های «آینه عمر» است که پنج‌شنبه 2 شهریورماه درباره محمد علی نجفی پخش شد.

این مستند در امتداد مجموعه مستندهای «آینه عمر» ساختار مصاحبه محور دارد و در طول فیلم با گفت و گو با شخصیت اصلی و اطرافیان وی، شناخت و معرفی او به مخاطب حاصل می‌شود. تفاوت این مستند با مستندهای دیگری چون مستند «آشنای ناآشنا» که از همین مجموعه مستندهای «آینه عمر» به تازگی پخش شده، این است که زمان مصاحبه با سوژه اصلی فیلم یعنی شخص محمد علی نجفی نسبت به شیخ حسین انصاریان بیشتر است به عبارتی شناخت مخاطب از شخصیت و حرفه نجفی بیشتر از زبان خود و کمتر از سوی اطرافیان به تماشاگر منتقل می‌شود.

در مستند «فرزند شهر لاجوردی»، به طور ویژه روی 5 ویژگی محمد علی نجفی تاکید می‌شود و می‌توان خلاصه معرفی وی را در این 5 خصیصه خلاصه کرد: نخست، خانواده مذهبی و سنتی نجفی است که از خلال کلام و اشارات وی به روشنی قابل دریافت است که او در چه خانواده اصیل مذهبی بزرگ شده و نقش آیین و مذهب در رشد و پرورش او تا چه حد مهم و قابل تامل است. محور مهم دیگر، آشنایی با دکتر علی شریعتی است. نجفی از تسلط متحیرکننده شریعتی از هنر می‌گوید و او را یکی از مشوقین خود برای ورود به سینما و دنیای نمایش عنوان می‌کند. وجه سوم، تاثیر تحصیلات نجفی در حرفه سینمایی او است. نجفی معماری خوانده و نقش و اثر این نگاه در جملگی آثار او قابل مشاهده است برای نمونه او در این مستند، از معماری خانه شخصی خود می‌گوید اما ردپای این رویکرد از زبان اطرافیان وی در مجموعه آثارش از سریال «سربداران» تا فیلم «زاگرس» تبیین و تحلیل می‌شود. سریال «سربداران» به عنوان گل سر سبد آثار نمایشی نجفی و اثری ماندگار در تاریخ سریال سازی تلویزیون ایران، یکی دیگر از موضوعات قابل توجه مستند است که مراحل مختلف ساخت و نمایش آن تبیین می‌شود اینکه ابتدا تئاتر سربداران روی صحنه می‌رود و پس از ان سریال ساخته می‌شود و اینکه امین تارخ تا چه اندازه به واسطه این سریال شناخته می‌شود از دیگر محورهای بحث در خصوص سریال سال 1362 محمد علی نجفی است. مورد پنجم و آخرین موضوع مهم این مستند، ارتباط و اعتمادی است که میان نجفی و سران نظام وجود داشته است. نجفی از دیدار حضوری و بدون واسطه خود با امام خمینی در حضور بازرگان می‌گوید جایی‌که بازرگان نجفی را به عنوان تنها سینمایی آن زمان به امام معرفی می‌‌کند. در ادامه مراودات و توصیه‌‌های شهید بهشتی و مطهری برای تداوم سینمای ایران بعد از انقلاب از سوی نجفی مطرح می‌شود.

مستند «فرزند شهر لاجوردی» را باید جزو مستندهای اتوبیوگرافیک محسوب کرد که در آن شخصیت اصلی به روایت زندگی و حرفه خود می‌پردازد. این گونه آثار در امتداد پروژه تاریخ شفاهی نیز قابل تحلیل و تفسیر است که شخصیت‌ها و مفاخر فرهنگی و کلی ایران به بیان دغدغه‌ها و احوالات شخصی و کاری خود می‌پردازند.

عرق و علاقه محمد علی نجفی به سینما از دیگر وجوه جذاب فیلم مستند «فرزند شهر لاجوردی» است که از میان سخنان و عملکرد وی قابل دریافت است. اغراق نیست اگر نجفی را مرد همه کاره سینمای ایران دانست از معاونت سینمایی ارشاد تا بخش‌های هنری‌تر ساخت فیلم از بازیگری، طراحی صحنه و لباس، نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی را انجام داده و تقریبا می‌شود گفت کاری نیست در سینما که نجفی انجام نداده است. حضور در نقش قوام السلطنه در «معمای شاه» از محمدرضا ورزی، از نقش‌آفرینی‌های اخیر وی محسوب می‌شود.

مستند «فرزند شهر لاجوردی» آنچنان تصاویر متنوع، آرشیوی ندارد و گفتار متن نیز در مستند استفاده نشده و بار اصلی جذابیت اثر به شخص محمد علی نجفی مربوط بوده که با لحن و بیان جذابش و زندگی پرتلاش و پربار خود می‌تواند مخاطب را همراه کند.

علیرضا تابش مدیر فارابی، عبدالله اسفندیاری تهیه کننده، فرید صلواتی فیلمساز از افرادی هستند که در این مستند به توضیح و تبیین بیشتر شخصیت و حرفه نجفی می‌پردازند. به نظر می‌رسد عدم حضور چهره‌های شاخص‌تر و متنوع‌تر باعث شده که وزن مستند تاحدی افول پیدا کند چرا که برای چهره‌ای ملی و فرهنگی چون محمد علی نجفی که از پایه‌گذاران سینمای ایران بعد از انقلاب بودند، حضور چهره‌‌های با اهمیت‌تر و مطرح‌تر می‌‌توانست موثرتر باشد. ضمن اینکه توضیحاتی برخی مهمان‌ها آنچنان که باید و شاید دقیق و مهم نیست و می‌‌توانست توصیفات دقیق‌تر و جامع‌تری درباره این افتخار ملی سینما ارائه دهند که از بیان آن قصور به عمل آمده است.

به نظر می‌رسد نفس پرداختن به مفاخر فرهنگی و ملی قابل تقدیر و تحسین است اما پرداخت و چگونگی ساخت آثار نیز به اندازه خود سوژه در ماندگاری و جذابیت آن موثر و با اهمیت است اتفاقی که در مجموعه آثار «آینه عمر» کمتر بدان توجه شده و نفس سوژه گویی کفایت کرده و سازندگان آنچنان که باید و شاید به جنبه‌های روایی و هنری و همچنین ساختار آن توجه نداشته‌‌اند. شاید یکی از دلایل وایرال نشدن این مستندها پس از بیست و اندی قسمت، همین پایین بودن کیفیت بصری و ساختاری آن و اکتفاکردن صرف به سوژه مشهور و محبوب تاریخی فرهنگی بوده است.

منبع: سازندگی