وقتی تصویر، تاریخ را آرام میکند/ مشروطه در سینمای مستند

تصویر مشروطه در مستندهای ایرانی اغلب به جای آنکه امکان کشف تازهای بسازد، در بند بازآفرینی روایتهای تثبیتشده گرفتار میماند.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، علیرضا سعیدی کیاسری: تصویر مشروطه در مستندهای ایرانی اغلب به جای آنکه امکان کشف تازهای بسازد، در بند بازآفرینی روایتهای تثبیتشده گرفتار میماند. این آثار با استفاده از روایت خطی، آرشیوهای تکراری و موسیقیهای القاکننده، بیش از آنکه تاریخ را به تجربهای سینمایی تبدیل کنند، آن را به صحنهای از نمایش قطعیت فرو میکاهند. پرسش اینجاست: چرا دوربینی که میتواند لایههای پنهان یک واقعه را آشکار کند، به بازتولید همان تصاویری بسنده میکند که از پیش پذیرفته شدهاند؟
گرایشهای نوتر در این عرصه تلاش کردهاند با استفاده از ریتم کندتر، صداهای محیطی و تنوع در زاویه دید، فاصلهای میان تماشاگر و روایت تاریخی ایجاد کنند. این تلاش، ارزشمند است اما اغلب نیمهکاره میماند. تاریخ در قابهای تازه ظاهر میشود، اما همچنان از خطر مواجهه واقعی با تضادها میگریزد.
آنچه این مستندها به ندرت میپذیرند، پذیرش تاریخ بهعنوان میدانی از کشمکشهای ناتمام است. غیبت نیروهای اجتماعی، کمرنگ بودن حضور زنان و اقلیتها و ناتوانی در بهکارگیری زبان بصری برای نمایش شکافهای عمیق، نشان میدهد که فرم هنوز شهامت لازم برای شکستن ساختارهای آشنا را نیافته است.
شاید نقطه عطف این ماجرا زمانی فرا برسد که مستندساز بهجای بازگویی گذشته، آن را به پرسشی زنده و حتی ناآرام بدل کند؛ لحظهای که تصویر نه روایتگر اطمینان، که برهمزننده اطمینان باشد. چنین تحولی مستند را از سطح بازنمایی به عرصهای میبرد که در آن تاریخ، نه بهعنوان یک روایت تکمیلشده، بلکه همچون زخمی گشوده، پیش روی تماشاگر قرار میگیرد.
امید آن است که با درک درست و تدبیر متولیان، آثاری جذاب و درعینحال عمیق درباره این رخداد بزرگ تاریخی تولید شود؛ آثاری که هم شأن پیچیدگی مشروطه باشند و هم با ذائقه نسل جوان پیوندی خلاقانه برقرار کنند.
منبع: حالا مستند