علیرضا دهقان با اشاره به تجربهاش در مستند «ایساتیس» تاکید کرد همزیستی مسالمتآمیز انسان و طبیعت میتواند روند تخریب محیط زیست را کند و متوقف کند.
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، علیرضا دهقان که در مستندهای «بیگدار» و «اوسیا» به مشکل بیآبی و خشکسالی در ایران پرداخته در گفتگویی مفصل در خبرگزاری ایلنا درباره وضعیت محیط زیست و مستندسازی درباره آن صحبت کرده است. او در بخشی از این مصاحبه میگوید: مستند «اوسیا» را زمانی ساختم که بحران قناتها را در ایران دیدم؛ دیدم که قناتها دارند خشک میشوند و به تونلهای فاضلاب تبدیل میشوند. یکی از مهمترین آنها قنات زارچ بود به طول ۸۴ کیلومتر که طولانیترین قنات ایران و دنیاست و به نظر من یکی از بزرگترین میراثفرهنگی زیرزمینی ماست. ما داشتیم بیش از ۸۰ کیلومتر قناتی را که هزار سال سن دارد، از بین میبردیم و تبدیلش میکردیم به یک کانال فاضلاب. بعد از اینکه فیلم ساخته شد، این قنات به همت مسئولین میراثفرهنگی ثبت جهانی شد و توجهات ویژهای به آن صورت گرفت و اخیرا که من سفری به این قنات داشتم، خوشبختانه نیمی از مسیر قناتی که چیزی نمانده بود مرگش را اعلام کنند، پاکسازی شده و میراثفرهنگی گروههایی را برای احیای این قنات و بستن مسیرهای ورودی فاضلاب اختصاص داده است.
این کارگردان ادامه میدهد: این به نظر من اتفاق بسیار مهمی است و اگر ما حتی یک درصد در این اتفاق سهیم باشیم، رسالت کاری خودمان را انجام دادهایم و بقیهاش همت مسئولین مربوطه را میطلبد که بیایند وارد بحث مدیریت قناتی شوند که قبل از ساخت مستند «اوسیا» به واسطه افراد مسن روستا مدیریت میشد، در حالی که قطعا باید مدیریت کلان وارد عمل شود تا بتواند بحران فاضلابش را حل کند. این مشکلی نبود که چند عضو شورای قنات روستایی بتوانند برای آن تصمیمگیری کنند؛ نه در توان بودجهایشان بود و نه قدرت اجرایی داشتند که بتوانند در مسیرهای مختلف شهر به خانههای مردم بروند، زیرا در مسیر قنات خانه ساخته شده بود. خدا را شکر مستند «اوسیا» بازخورد خوبی دریافت کرد و کارکرد خودش را داشت.
دهقان در بخش دیگری از این گفتگو میگوید: یک سال بعد از «اوسیا» مشغول تولید مستند «بیگدار» شدیم و به سراغ بحران آب در شهرهای مختلف رفتیم. دیدیم سه مبحث وجود دارد که میتوانیم دنبال کنیم، برای مبحث انتقال آب وارد استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان شدیم، برای مبحث صنعت وارد استان یزد شدیم و برای مبحث کشاورزی وارد استان کرمان شدیم، همچنین بخشهایی از دریاچه ارومیه و مناطق مختلف ایران را بررسی کردیم که فکر میکردیم این چند مقوله خیلی به هم وابسته هستند. ما بحث بحران آب را بررسی کردیم و در زمانی که در اختیار داشتیم، سعی کردیم یک مستند بحران و هشداردهنده به مردم و مسئولین بسازیم. همزمان یک مجموعه مستند با عنوان «عاصی» برای تلویزیون کار کردیم که قرار بود ادامه پیدا کند اما ادامه تولیدش متوقف شد. قسمت چهارمحال و بختیاری، کرمان و یزد به صورت کامل پخش شد که ما در هر قسمت به صورت مجزا به بحران آب پرداخته بودیم.
او به این موضوع اشاره میکند: پس از آن و طی یکی سه سال اخیر درگیر ساخت مستند «ایساتیس» شدم که به آب هم اشاره دارد و درباره همزیستی مسالمتآمیز انسان با محیط زیستش است و به این میپردازد که اگر ما از محیط زیستمان مراقبت نکنیم و یک تعامل مناسبی بین انسان، آب، باد، خاک، آتش و عناصری که در طبیعت زندگی ما را تشکیل داده وجود نداشته باشد، حتی اگر قدیمیترین شهر تاریخی و اولین شهر خشت خام را داشته باشیم، اگر تعامل با محیط زیست نداشته باشیم، محکوم به نابودی هستیم. سعی کردم در آن فیلم با لحنی متفاوتتر و شاعرانهتر نگاه دیگری به محیط زیست و زندگی شهری داشته باشم.