مستند «پاییز پنجاه سالگی» نگاهی متفاوت و تازه به زندگی سردار سلیمانی به روایت یکی از همرزمانش دارد.
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، محمد احسان مفیدی کیا: روزی روزگاری چند زن از اهالی روستاهای جنوب کرمان از ترس جان و آبرو، نواری را پر کردند و فرستادند پیش قاسم سلیمانی و از جور نامردمانی که دست از عرض و مال و اولادشان برنمیداشتند شکایت کردند. حاج قاسم هم، هر که از همرزمان دوران جنگ باقی بود را بسیج کرد تا قائلهی اشرار جنوب و جنوب شرق کشور را بخواباند. یکی از همین همرزمها، محمد جمالی بود، همان سرباز سادهی کرمانی عملیات کربلای پنج که حالا دارد برای ما با لهجهای شیرین داستان خودش را تعریف میکند.
انتخاب روایت اول شخص برای داستانهایی دربارهی شخصیتی با این ابعاد، شاید محاسنی داشته باشد، اما روایتی که محسن اسلامزاده به آن پرداخته، نیاز به دیدی وسیع و از بالا هم دارد و زیرکی فیلمساز همینجاست که اول شخص او، حالا که دارد ماجرا را روایت میکند، آنقدر آزاد و رهاست که بالا نشسته و به همه چیز احاطه دارد.
دوستان، همرزمان، خانواده، توابین و هر کسی که به نحوی در وقایع حضور مستقیم داشته بخشی از بار خرده روایتها را به دوش میکشد و در آن بینها گفتار متن که به قلم شیوای محمد نصرت خوارزم و صدای گرم سید بهزاد تاج الدینی فواصل را به بهترین نحوی پر میکند.آرشیوهای ناب و دست اول، زاویهی مناسب روایت، تمرکز بر زمان و مکان خاص و ذکر جزئیات، همه و همه باعث شده تا این مستند، هر چند سراغ یک رخداد چند بار شنیده شده برود اما به خوبی خود را از ورطهی تکرار دور کند و حرف و نگاه جدیدی برای گفتن داشته باشد.
نکتهی دیگر نیم نگاهی است که مستند به کتابی با همین عنوانِ «پاییز پنجاه سالگی» اثر فاطمه بهبودی داشته، هر چند رجوع در حد منبع پژوهش باقی مانده و اقتباس فقط در حد نام اتفاق افتاده است، با این حال میتواند تلنگری برای استفادهی بیشتر از منابع غنی مکتوب در این حوزه و تولید آثار اقتباسی بیشتر و جدیتر باشد.
کارنامه محسن اسلامزاده آنقدر پربار است که ما انتظار آثار جذاب و خوش ساختی از او داشته باشیم، و البته این انتظار در نسبت با مستند پرتره سردار شهید محمد جمالی، یعنی «پاییز پنجاه سالگی» به نظر میآید که برآورده شده است.