مستند «کوهستان بیدفاع» روایت زندگی امیر حمزه بازوند ساکن روستای تازه ناب اولیا واقع در نهاوند (استان همدان) است. عمو حمزه سالها، شکارچی بوده اما مسیر زندگیاش را تغییر میدهد و به عنوان همیار محیط زیست به مقابله با شکارچیان منطقه کمر همت میبندد.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، ونوس بهنود: طبیعت ایران طی دهههای اخیر با تهدید انقراض و نابودی گونههای جانوری مواجه شده است. اما همچنان گروهی برای لذت شکار میکنند.
در سومین روز از هجدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران « سینما حقیقت» کارگردان و مستندساز، مصطفی گندمکار اثری را ارائه کرد که داستان آن بر خلاف داستان فیلم مشمول یک جغرافیای خاص نیست و اغلب مناطق ایران را شامل میشود.
مستند کوهستان بی دفاع داستان بریدهای از زندگی فردی به نام امیر حمزه بازوند ساکن روستای تازه ناب اولیا واقع در نهاوند (استان همدان) است. عمو حمزه سالها پیش یعنی تا قبل از دهه 70 خود شکارچی بوده اما مسیر زندگیاش را تغییر میدهد و به عنوان همیار محیط زیست به مقابله با شکارچیان منطقه کمر همت میبندد.
یک دست هم صدا دارد
طبق اصل 50 قانون اساسی حفاظت از محیط زیست وظیفه تک تک افراد جامعه است آن هم در شرایطی که آمارها میگوید نزدیک به 74 گونه جانوری در معرض انقراض است و این انقراض بیشتر به دلیل صدمه به سکونتگاه و روند غذایابی حیوانات و همچنین شکار بیرویه آنها صورت گرفته است.
گندمکار با نشان دادن طبیعت بکر کوهستان و گونههای در معرض خطری مانند کل و بز، چند ماه زمان را به طبیعت این خطه اختصاص داده است تا بگوید رد پای شکارچیان همچنان دامن طبیعت را آلوده میکند.
قهرمان داستان او عمو حمزه است که با مأمور و روستایی و شکارچی درگیری پیدا میکند تا همگان را به ضرورت حفاظت از حیوانات متوجه سازد.
در ابتدای فیلم تجربه فردی او از دیدن یک خرس عنوان میشود و بعد از خلق گره داستانی، کارگردان میتواند بیننده را تا پایان همراه خود سازد. عمو حمزه باور نمیشود و میگویند حیوان دیگری شبیه خرس دیده است. اما او همه تلاش خود و چند نفر از محیط بانها را بسیج میکند تا عکسی، فیلمی یا ردپایی از خرس را ثبت کنند . آن هم به دلیل اینکه در نظر دارد توجه محیط زیستیها را به گونههای در معرض خطر این منطقه جلب کند تا این منطقه شکار ممنوع اعلام شود.
فرهنگ سازی در روستایی که سرآمد شکار بود
سالها و دههها زمان سپری میشود تا در نهایت عمو حمزه اهالی روستا را برای حفاظت از حیوانات همراه خود کند. بارها با شکارچیان درگیر میشود، راهشان را سد میکند، خودروهایشان را میشکند و حتی به خاطر شکایت شکارچیان به دادگاه میرود.
گندمکار به سختیهای ردیابی و حفاظت از گونههای در معرض خطر اشاره دارد و مقاومت همه در مقابل عمو حمزه را بیان میکند. مقاومتی که در بسیاری از مناطق طبیعی ایران در مقابل دوستداران و حامیان محیط زیست مشاهده میشود.
هر چند کوهستان تا زمانی که محلیها برای نجات آن اقدام نکردهاند، بیدفاع است اما در نهایت عمو حمزه امروز توانسته این همدلی را به وجود آورد اما از خرسی که دیده بود تنها یک قلاده با دو فرزندش باقی مانده است. آیا بشر از خودخواهی دست خواهد کشید تا این خانواده کوچک و بیآزار در دامن کوهستان سر به آسودگی بر بالین بگذارد؟